معرفی کتاب «طرح توسعه مهارت‌های پایه در سکونت‌گاه‌های غیررسمی زاهدان»

به‌سوی یک رویکرد هیبریدی(ترکیبی) به توانمندسازیِ جامعه

تلخیص و گردآوری: سیدحسین موسوی

پیش از ورود به بحث

مدت‌هاست که رویکردهای هویت اندیش به جنگ یکدیگر می‌روند. مدت‌هاست بحث بر سر این است که دولت رفاه برقرار باشد یا نیروهای نئولیبرال می‌توانند دست نامرئی آدام اسمیت را بار دیگر از کت جادویی درآورند و پیام‌آور خروج از بیچارگی جمعی باشند. هویت‌اندیشان گویی در دایره‌ی بحث‌های بی‌مابه‌ازا گیر افتاده‌اند. امروزه دیگر به‌وضوح روشن شده که علی‌رغم اختلاف‌ها و تفاوت‌های بسیار، اما کشورها عمدتاً از ظرفیت‌های توأمان بازار، دولت و جامعه محلی برای توسعه ملی بهره می‌جویند. امروزه چنین به نظر می‌رسد که نیروهای سوسیالیست دست‌کم به میزان معتنابهی به لیبرالیسم سیاسی باور دارند و لیبرال‌هایی نظیر والزر و رالز به خاطر علقه‌های جماعت‌گرایانه و درک جامعه به‌مثابه کلیت و عطف توجه به نابرابری‌های فزاینده، از رویکردهای برابری‌طلبانه سخن می‌گویند. رویکردهای هیبریدی به‌وضوح نشان می‌دهد که رقبا به‌سادگی نمی‌توانند یکدیگر را از صحنه به در کنند بلکه در همکاری چندجانبه است که می‌توان مدل‌هایی محقق دست‌کم در سطوح خرد، تعریف و خلق کرد و سپس بازخورد نتایج این پروژه‌ها را ارزیابی کرد.

 

به سویِ زاهدان

یکی از این پروژه‌های ترکیبی که به همت شهید صابر اجرا شد و می‌تواند پیش چشم نیروهای به‌ویژه روشنفکری قرار گیرد، طرح توسعه مهارت‌های پایه در سکونت‌گاه‌های غیررسمی شهر زاهدان است که با حمایت بانک جهانی به سفارش وزارت مسکن و توسط شرکت خانه پژوهش نواندیش به‌عنوان مشاور اجرا شد. گزارش این طرح در کتابی 333 صفحه‌ای و سیزده فصل مستند شده که در سایت در فیرزه‌ای در دسترس علاقمندان است. فصل اول کتاب، به معرفی طرح و مأموریت‌ها پرداخته، فصل دوم، به مبانی نظری اختصاص یافته، در فصل سوم، روش تحقیق و متد کار معرفی شده، فصل چهارم به سازمان کار و روابط سازمانی طرح اختصاص یافته، فصل پنجم، محیط شناسی استان سیستان و بلوچستان در دستور کار قرار گرفته، در فصل ششم، گزارشی تحلیلی از وضعیت کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سکونتگاه‌ها ارائه شده، فصل هفتم به ارزیابی اداره فنی‌وحرفه‌ای و آموزشگاه‌های خصوصی اختصاص یافته، فصل هشتم به شناخت تقاضای بازار و مهارت‌های مورد نیاز آن پرداخته، در فصل نهم، استراتژی مداخله و روند عملیاتی طرح تشریح شده، در فصل دهم، محلات هدف و توزیع و تسهیم ذی نفعان اولویت بندی شده، فصل یازدهم به گزارش کارگاه مهارت‌های اجتماعی اختصاص یافته، فصل دوزادهم، به پیاده‌سازی و اجرای برنامه آموزشی مهارت‌های فنی‌وحرفه‌ای پرداخته و در نهایت در فصل سیزدهم، طراحی و اجرای سیستم پایش و ارزیابی عملکرد برنامه در دستور کار بوده است.

 

اهداف، مقاصد و اولویت‌های طرح چه بود؟

چنانچه در صفحه 8 فایل الکترونیکی این اثر آمده، «هدف اصلی طرح توانمندسازی و ظرفیت‌سازی جوامع هشت‌گانه سکونتگاه‌های غیررسمی شهر زاهدان به‌منظور ارتقا، ساماندهی بهبود و توسعه مدیریت شهری و سازگار با اولویت‌های محلی مناطق موردنظر بوده است. به عبارت روشن‌تر، هدف آن بوده که 900 نفر از ساکنین سکونت‌گاه‌های هشت‌گانه غیررسمی شهر زاهدان با تأکید بر زنان و جوانان با کسب مهارت و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای به قابلیت‌هایی دست یابند تا بتوانند برای خود در بازار کار محلی و یا شهر زاهدان فرصت‌های شغلی و درآمدزا ایجاد کنند.»

در مرحله نخست، اولویت‌های طرح مذکور در اقدامات زیر خلاصه‌شده است:

1- بازدید از سکونت‌گاه‌ها. 2- شناخت سازمان‌ها و مراجع محلی. 3- برگزاری جلسات معارفه و توجیه دستگاه‌های مرتبط. 4- برپایی نشست‌های مشترک با مسئولین استان و نمایندگان محلی. 5- انجام ارزیابی سریع از سکونت‌گاه‌های هشت‌گانه.6- محیط‌شناسی و مروری بر مدار اقتصادی، اجتماعی استان سیستان و بلوچستان و شهر زاهدان. 7- شناسایی ذی‌نفعانِ اصلی طرح یعنی مهارت آموزان. 8- شناسایی و اقدام جهت همکاری با سازمان فنی و حرفه‌ای در دو بخش خصوصی و دولتی. 9- شناخت برنامه‌های مهارت آموزان و طراحی و معرفی نیازهای آموزشی جدید. 10- آماده‌سازی جامعه محلی و تنظیم برنامه برای اجرا.

از همین اولویت‌های طرح روشن است که در این رویداد، نوعی تعامل با همه‌ی بخش‌ها در جریان است: از بخش خصوصی گرفته تا دستگاه‌های دولتی تا سایر ذی‌نفعان، مقامات محلی، مردم، ارزیابی اقتصادی جهت سرمایه‌گذاری و ...

مرحله دوم این طرح به پیاده‌سازی و اجرای طرح اختصاص داشته است. بااین‌حال پیش از آغاز، مانعی بر سر راه آقا هدی و تیم همراه وجود داشته است. سخن از «مهارت‌های اجتماعی» به‌عنوان مکملی برای مهارت‌آموزی فنی‌وحرفه ای به میان آمده است. با اینکه وظیفه مشاور در طرح، اجرای دوره‌های فنی‌وحرفه‌ای و مطابق 60 ساعت آموزش برای هر نفر بود، بر اساس نتایج حاصل از مطالعات ارزیابی سریع چنین به نظر رسید که قبل از آموزش‌های مهارت آموزان نیاز به آموزش مهارت‌های اجتماعی به‌عنوان آموزش مکمل فنی و حرفه‌ای دارند. افزایش انگیزه‌ی حضور و مشارکت در طرح و کاهش جو بی‌اعتمادی در جامعه محلی، مهم‌ترین هدف برگزاری این دوره‌ها بود. در نتیجه 5 موضوع مورد نیاز آنان که عمدتاً از نتایج پژوهش‌های محلی حاصل شد، در دستور کار قرار گرفت و قرار شد هر مهارت‌آموز حداقل در 2 کارگاه آموزشی شرکت کند. در این مرحله، 620 نفر در 6 دوره شامل مهارت‌های ارتباطی کار گروهی مدیریت خانواده، کاریابی و محیط‌زیست شرکت کردند که جمعاً 6200 نفر ساعت را پوشش داده است.(ص 10)

طرح توسعه مهارت‌های پایه در سکونت‌گاه‌های غیررسمی شهر زاهدان به‌قصد شناسایی، طبقه‌بندی و آموزش مهارت‌های پایه و فنی‌وحرفه‌ای 900 نفر از ساکنان هشت سکونتگاهِ غیررسمی شهر زاهدان (شیرآباد، کریم‌آباد، کارخانه نمک، بابائیان، مرادقلی، چلی آباد، پشت گاراژ و پشت فرودگاه) با تأکید بر زنان و جوانان و نیازهای محلات و همچنین به‌منظور ایجاد آمادگی آموزش‌گیرندگان برای ورود به بازار کار، در خردادماه 1388 با افق زمانی 15 ماه آغاز به کار کرد. (ص 16)

 

این طرح با هدف ظرفیت‌سازی و توانمندسازی ذی‌نفعان اصلی طرح از طریق:

آموزش مهارت‌های فنی‌وحرفه‌ای (اولویت نخست) و آموزش مهارت‌های اجتماعی (نقش مکمل)، درصدد بود تا زمینه‌های لازم برای پیوستن ذی‌نفعان به بازار کسب و پیشه و دستیابی به شغل مناسب را فراهم آورد. به بیانی روشن‌تر، ذی‌نفعان اصلی از طریق کسب مهارت و آموزش‌های اولیه و قابل استفاده سریع در بازار کار شغلی و خوداشتغالی به درآمدزایی رسیده و اقتصاد محلی را رونق و محیط زندگی خود را بهبود بخشند. (همان)

 

نسبت طرح با نقطه عزیمت‌های تقاضامحور یا عرضه محور

شهید صابر و تیم همراه در آغاز ورود به طرح، چیزی را به نحو تصنعی به جامعه‌ی محلی تزریق نمی‌کنند. بلکه با عنایت به رویکرد راهنما و چارچوب پذیرفته‌شده‌ی اجتماع‌محوری، نقطه عزیمت و آغازگری طرح از «تقاضای محل» کلید می‌خورد. در حقیقت این تقاضای محل است که پیشران و فراخوانِ توسعه جامعه‌ی محلی است و چیزی از بالا یا بیرون بر آن مستولی نمی‌شود. خواستِ درون‌جوش است که توسعه‌ی مورد نیاز و متناسب خویش را می‌طلبد. این تقاضا قابل تجهیز به سه عنصر تقاضای آموزشی ذی‌نفعان اصلی (مهارت آموزان)، تقاضای بازار کار محلی، دیدگاه تجربی سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای و مرکز کاریابی شهر، بوده است. مجری در پی اشراف بر تقاضای ذاتی محل، آموزش‌های متناسب خود را عرضه خواهد کرد. ازاین‌رو، ارائه‌ی خدمات آموزشی معطوف به تقاضای محل خواهد بود. (ص 17)

 

روابط سازمانی طرح چگونه بود؟

هیچ رؤیایی بدون تیم، تشکیلات و امکانات لجستیک و پشتیبانی محقق نمی‌شود. هم در حوزه‌ی نظری و هم در حوزه عملیاتی، شهید صابر با عطف توجه به تجربیات پیشین خوب می‌دانست که سازماندهی نیرو و منابع مالی حداقلی، برای پیشبرد هر کار اجتماعی و مدنی ضروری است. از همین رو طرح حاضر با حضور یک راهبر علمی، یک مدیر اجرایی، دو مشاور اقتصادی، یک مشاور جامعه‌شناسی، یک مشاور آموزشی، دو کارشناس سازمان ده میدانی، چهار کارشناس پژوهشی و یک پشتیبان اداری، با افق زمانی 15 ماه (معادل 50 نفر ماه) آغاز به کار کرد. کارشناسانی که در این طرح با مجری همکاری داشتند، ذیل سه گروه پژوهش، مداخله و آموزش، جای می‌گیرند. در همین حال، گروهی متشکل از اعضای هیئت‌علمی به‌عنوان مکمل به گروه پیش‌گفته، مسئولیت مشاوره و هدایت علمی طرح در مراحل مختلف را بر عهده داشتند. (ص 56)

 

برنامه اجرایی طرح

سیر مطالعاتی و اجرایی طرح مهارت‌آموزی با همکاری اعضای گروه طرح در سه مرحله به اجرا درآمد که هر گروه منطبق با وظایف تعریف‌شده برای آن گروه در مراحل مختلف وارد عمل شده است.

مرحله اول، شناخت وضع موجود و آماده‌سازی طرح است. این مرحله خود شامل مراحلی بدین شرح است: آماده‌سازی و بازشناسی محلی، شناخت ذی‌نفعان جامعه محلی، شناخت تقاضای بازار و مهارت‌های موردنیاز، شناسایی مهارت‌آموزان و نهادهای آموزشی، شناخت برنامه‌های مهارت‌آموزی، طراحی و معرفی پودمان‌های جدید مهارت‌آموزی مورد نیاز بازار محلی، آماده‌سازی دوره‌های آموزشی جدید برای اجرا و تنظیم برنامه‌ی اولیه‌ی مهارت‌آموزان.

مرحله‌ی دوم، مربوط به پیاده‌سازی و اجرا بوده است که با عبور از مرحله‌ی شناخت وضع موجود و آماده‌سازی طرح، در دستور کار قرار گرفت. در این مرحله اقدامات زیر صورت گرفته است: تفاهم نهایی با مرکز آموزش فنی‌وحرفه‌ای، تنظیم برنامه زمانی و ثبت‌نام از مهارت‌آموزان، اجرای آموزش، صدور گواهی‌نامه، طراحی و اجرای سیستم پایش و ارزیابی عملکرد برنامه، تحلیل مقایسه‌ای ارزیابی قبل و بعد از آموزش، ارزیابی اثرات رفتاری برنامه و ارزیابی میزان اشتغال‌زایی مهارت‌آموختگان.

و در نهایت مرحله‌ی سوم، مستندسازی در دستور کار قرار داشته به‌منظور ثبت و ضبط فرآیند اجرای طرح و امکان قابلیت تعمیم آن برای سایر مناطق. این مرحله به مستندسازی تجارب طرح اختصاص یافته و در دو سرفصل مستند کردنِ کلیه مراحل طرح و ارائه راهکارهای بهبود و تعمیم طرح، صورت گرفته است. (صص 57 و 58)

 

استراتژی مداخله به جای انفعالِ مشاهده‌گر

یکی از مهم‌ترین اقدامات انجام شده در مرحله نخست (شناخت وضع موجود)، انجام ارزیابی سریع و تعیین «استراتژی مداخله» بود. بر این اساس، ارزیابی سریع با هدف ترسیم استراتژی مداخله در محلات و انتخاب مرحله‌ی اول برای ورود، صورت پذیرفت. این اقدام از طریق بازبینی محلات، شناسایی افراد کلیدی محلی، شهردار محله‌ها، مولوی‌ها، فعالان محلی و نیز گفتگو و مصاحبه با ساکنان سکونت‌گاه‌ها به انجام رسید. پس از تجمیع یافته‌ها و ترسیم استراتژی مداخله، دو محله کریم‌آباد و مرادقلی به ترتیب به‌عنوان محله‌های دارا و فاقد تجربه‌ی توانمندسازی، هم‌زمان برای ورود طرح در اولویت قرار گرفتند و محله شیرآباد به علت دارا بودن پیشینه ناموفق توانمندسازی به فاصله اندکی از این دو محله برای ورود انتخاب شد. به‌علاوه در مرحله نخست، مقدمات لازم جهت راه‌اندازی دفتر محلی با هدف تسهیل، تسریع و سازماندهی ارتباطات در سازمان‌ها و محلات، فراهم شد.

گام دوم از مرحله نخست، با هدف کسب شناخت و آگاهی از موقعیت منطقه و نیز شناسایی ویژگی‌های محلی در قالب: مطالعه و بررسی اجمالی ویژگی‌های جمعیتی و نیروی انسانی سکونت‌گاه‌ها، مطالعه و بررسی اجمالی ویژگی‌های اقتصادی محلی، مطالعه و بررسی اجمالی موقعیت اجتماعی و فرهنگی سکونت‌گاه‌ها، شناسایی آموزش‌های مهارتی موجود در سطح جامعه مورد نظر و تحلیل وضعیت سکونت‌گاه‌ها از نظر کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از طریق انجام مطالعات میدانی در سطح محلات، رهبران محلی، شهرداران محلات، افراد کلیدی، معتمدین، مولوی‌ها و فعالان محلی و مسئولان استان، استانداری، فرمانداری، شهرداری، بهزیستی، مراکز کاریابی، کمیته امداد و سازمان‌ها و ارگان‌هایی همچون اداره بازرگانی، اداره تعاون، جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی و جهانگردی، بهداشت، کار و امور اجتماعی انجام پذیرفت. در پی اتمام این مرحله، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این سکونت‌گاه‌ها مورد تحلیل قرار گرفت. (صص 59 و 60)

در صفحه 54 نموداری ترسیم شده که فرآیند کار را در 6 مرحله‌ی مرتبط با هم، که در یک رابطه‌ی دیالکتیکی به سر می‌برند، نشان می‌دهد. یک سیکل که از تشخیص و فهم و شناخت مسئله می‌آغازد، برای حل مسئله استراتژی مداخله را مبتنی بر نظر و عمل متناسب اتخاذ می‌کند، اجرا می‌کند، فعالیتِ اجرا شده را ارزیابی و پایش می‌کند و از آن بیلان به دست می‌دهد و بازخورد می‌گیرد و همان بازخورد را مبنای شروعی تازه می‌کند.

 این تنها یک روش پژوهش برای یک کار نیست، یک ایمان است که آدمی را در یک حیاتِ جمعی و متعلق و همبسته، تداوم می‌دهد و انگیزه می‌بخشد.

متن کامل گزارش طرح توسعه مهارت‌های پایه در سكونتگاه‌هاي غير رسمي زاهدان، از لینک زیر در دسترس علاقه‌مندان است:

https://b2n.ir/q05010

 

مسیر جاری:   صفحه اصلی بینش و اندیشهطرح‌های اجتماعیطرح توسعه مهارت‌ها و کارآفرینی زاهدان
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد