پیام آخر

 «به نام جان جهان؛ فعال و ناظر یگانه؛ کوته فاصله‌ای پس از وداع مهندس عزت‌الله سحابی سرمایه متبلور و گران‌سنگ مبارزات دراز دامنه سیاسی – اجتماعی ایران، خبر پر زدن هاله سحابی و چگونگی جان باختنش، تکان‌مان داد. ما دو عضو خانواده فکری – سیاسی ملی – مذهبی در اعتراض به فاجعه روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۰ و تهاجم منجر به مرگ فرزند اول سحابی بزرگ که مادرصفت و خواهرگونه در خدمت مردمان و آسیب‌دیدگان وقایع دو سال اخیر میهن بود، از گاه غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای تر می‌زنیم و با آب و چای و قند و نمک، سر می‌کنیم. این اقدام مبتنی است بر تصمیمی مستقل و ما دیگر هم‌بندیان را به مشارکت در این اقدام دعوت نکرده و به اقدام‌های مشابه نیز فرا نمی خوانیم. شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق – سحابی، مانع از تکرار این بیدادگری‌ها علیه انسان‌های بی‌دفاع شود. با سلام به دو عزیز از دست رفته و با احترام به مردم ایران و هم‌بندیان. امیرخسرو دلیرثانی - هدی صابر»

              

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  

درباره‌ی این درگاه

درگاه حاضر مقارن با سالگرد شهادت اندیشمند و معلم آزاده، هدی صابر، با هدف نشر آثار و دستاوردهای وی راه‌اندازی گردیده است.  عنوان «در فیروزه‌ای» که برای این درگاه برگزیده شده، برگرفته از نام پایگاه اینترنتی سلسله نشست‌های باب بگشا می‌باشد که بر حسب تشخیص و علاقه‌ی خود معلم شهید در زمان حیات‌شان برگزیده شده بود. در درگاه حاضر، مجموعه‌ی آثار مکتوب و غیرمکتوب هدی صابر در قالب آرشیو متنی و صوتی  و در بخش‌های گوناگونی نظیر آموزش‌ها، کتاب‌ها، پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌‌ها و ... در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

نشست‌های «هشت‌فراز، هزار نیاز»

مباحث «هشت‌فراز، هزار نیاز» در قالب ۷۵ نشست منظم در طی دی‌ماه ۱۳۸۵ تا آبان ۱۳۸۷ در حسینیه‌ی ارشاد برگزار شد و سبب شد نسل جوانی که از فقدان آموزش همدلانه‌ای که هم حاوی اندیشه باشد، هم حاوی روش و هم حاوی منش اخلاقی، رنج می‌برد، نفسی تازه کند. دستاورد پژوهشی هدی صابر در خصوص تاریخ معاصر، بی‌شک یکی از منابع و مصادر ارزشمند آموزش تاریخ به شکلی متدیک و منظم است و خواهد بود. آرشیو صوتی و متنی این مجموعه از نشست‌ها در بخش «آموزش‌ها» در این پایگاه اطلاع‌رسانی در دسترس است.

نشست‌های «باب بگشا»

۱۸ شهریور ۱۳۸۷ سلسله نشست‌های «باب‌بگشا» توسط هدی صابر در حسینیه‌ی ارشاد آغاز گردید. این نشست‌ها با محوریت خوانش قرآن و با موضوع «ضرورت رابطه‌ی مستمر، همه‌گاهی و استراتژیک با خدا» شکل گرفت و طی آن هدی صابر تلاش کرد نسل جوان را با کتاب آخر آشتی دهد. به رغم اینکه نشست‌های باب‌بگشا  با بازداشت سال ۱۳۸۹ ناتمام باقی ماند، اما هفتاد جلسه‌ی مانوس شدن نسل جوان مخاطب با قرآن را در پی داشت و متد و طرحی کلی برای ورود به کتاب آخر ارائه داد. آرشیو صوتی و متنی این مجموعه از نشست‌ها در بخش «آموزش‌ها» در این پایگاه اطلاع‌رسانی در دسترس است.

کتابچه جیبی «جامه‌دان پر و پیمان» مشتمل بر متن سه سخنرانی از هدی صابر درباره امام حسین و عاشورا منتشر شد.  هر سه سخنرانی در ماه محرم و در سال‌های ۱۳۸۶، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ انجام گرفته‌اند. سخنرانی نخست با عنوان «جامه‌دان پر و پیمان» در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۸۶ در منزل آقای طاهر احمدزاده در مشهد انجام شده است. این مراسم به همت جمعی از انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های شرق کشور و با مشارکت جمعی از اعضای شعبه‌ی خراسان سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی ادوار تحکیم وحدت در تاریخ ۶-۴ بهمن (۱۷-۱۵ محرم) در مشهد برگزار شد و طی آن علاوه بر آقای طاهر احمدزاده، مرحوم احمد قابل، آقای حامد علوی، استاد احمد طهماسبی، شهید هدی صابر و آقای تقی رحمانی نیز به ایراد سخنرانی پرداختند.

ادامه‌ی گفتار...
 

درسی که ما از امام حسین می‌توانیم بگیریم، مشی‌ها در دوران می‌آید و می‌رود. بحث‌ها بر سر مشی امام حسین نیست، بحث سر شمشیر نیست، بحث سر سرنگون کردن این و آن نیست. بحث بر سر مکانیسم تحول است. مکانیسم تحول، ایده و عشق و روش و منش است و همه‌ی این‌ها در حقیقت مثل رباعی هستند. رباعی هم در ابتدا همین‌طور عنوان شد. سه مصرع هم‌وزن دارد، یک مصرع رها. هم‌وزن‌ها که ثابت هستند عشق و روش و منش است، آن چه رهاست، مشی است. یک روز این مشی و یک روز آن مشی؛ متناسب با شرایط و دوران پیش رو. پس تاکید بر امام حسین، صرفا تاکید بر مشی نیست.

ادامه‌ی گفتار...
 

درس عاشورا برای ما این است. خدا در مقام آموزش است و ما را آموزشی کرده. ما می‌توانیم آموزش بگیریم و آموزش بدهیم. آموزش عاشورا، دینامیسم سه‌گانه است. خدای سر طاقچه جریان‌های روشنفکری مذهبی، خدای کهکشان‌های جمهوری اسلامی، خدایی نیست که با ما در این میدان‌ها بیاید. چرا ما ایده دورانی نداریم؟ چرا نمی‌توانیم تاثیرگذار باشیم؟ چرا نمی‌توانیم کسی را بیانگیزانیم؟ چرا نمی‌توانیم خودمان را برانگیزیم؟ علتش این است که ارتباط ما با آن سر اصلی مثلث، ارتباط حداقلی است. نمی‌شود با یک خدای حداقلی، پروژه‌ی حداکثری پیش برد. خدا هم برای خودش وزنی دارد. سبک نیست که با تخیلات ما در پروژه‌ها بیاید. با برنامه، استراتژی، تئوری و انسجام ما در پروژه‌ها و پروسه‌های‌مان می‌آید. اگر نمی‌آید، [به خاطر این است که] ما در انسجام، سازماندهی و تئوری مشکل داریم. عاشورا، دینامسیم سه‌سر است؛ دینامیسم فرد؛ حسین. دینامیسم هستی و تاریخ. و دینامیسم «او».

ادامه‌ی گفتار...
 

امام حسین، یک باور دارد؛ خبر دارد و خبرش هم این است که زاویه‌ی انحراف منفرجه‌ای از پروژه‌ی محمد و علی و مشایعت‌کنندگانش رقم خورده؛ من آمده‌ام آن زاویه‌ی انحراف را سر جای اولش ببرم. اصلاح را صورت بدهم. پیرو خبر، متنی هم داشته است. خودش هم متن بوده. متنی هم می‌آورد. اما جز این‌ها، مایه را هم می‌گذارد. آن مایه‌ای که خدا در سرفصل خلقت آدم گذاشت، انسان‌ها هم در فصل‌های تحولی تاریخ، آن مایه را مصرف کرده‌اند، امام حسین هم آن مایه را مصرف می‌کند. مایه‌ای که امام حسین می‌گذارد – نه به عنوان اینکه ما یک فرد مذهبی یا شیعه‌ هستیم؛ نه ـ مایه‌ای است که دوز آن دوز کیفی‌ای است؛ این مایه به همه رسیده است.

ادامه‌ی گفتار...
 

یادنامۀ دوزادهمین سالگرد درگذشت عزت الله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر منتشر شد. این یادنامه حاوی مطالبی از حسن طایی، جواد نجم‌الدین، امیر طیرانی، کمال اطهاری، مهدی غنی، علیرضا رجایی، احمد زیدآبادی، فیروزه صابر، سعید درودی، سیدهادی عظیمی، سیدعبدالمجید الهامی، جلال یوسفی، ابوطالب آدینه‌وند، سمانه گلاب، احسان کاظم زاده، کمال رضوی، سید حسین موسوی، جواد ماهزاده، الهام شهسوارزاده و فرهاد نوروزی است. گفت‌وگو با جواد (فاروق نجم الدین) از همکاران و همراهان هدی صابر در فعالیت حرفه ای او در تلویزیون در دهه‌های 60 و 70 یکی از بخش های این یادنامه است که نیم نگاهی به فعالیت‌ها و تجارب مشترک نجم‌الدین با هدی صابر از بدو آشنایی تا زمان شهادت هدی صابر دارد.

ادامه‌ی گفتار...
 

دوران فعالیت حرفه‌ای هدی صابر در گروه اقتصاد صداوسیما کمتر در شناخت سیر زندگی او تفصیل یافته و گشوده شده است. برای افکندن نگاهی نزدیک به این حلقۀ مغفول از حیات هدی صابر سراغ جواد (فاروق) نجم‌الدین رفتیم؛ همکاری سال‌های متمادی هدی صابر در گروه اقتصاد صدا و سیما و هم‌اتاقی و دوست او تا فراز پایانی عمر صابر. جواد نجم‌الدین، مترجم، مستندساز و تهیه‌کننده از دهۀ 1360 تا پایان دوست، همکار و هل مصاحبت با هدی صابر بوده است. جدیت و تلاش‌گری در فعالیت کاری، تفکیک حرفه از علایق سیاسی و کنشگری اجتماعی، تلاش بی‌وقفه برای ارتقای فکری، کم‌گویی و شنوندگی فعال و روابط مختصر اما عمیق اجتماعی برخی از ویژگی‌هایی است که نجم‌الدین در مراودۀ سه دهه‌ای با هدی صابر در وجود او متبلور دیده است. این گفتگو با ترسیم فضای گروه اقتصاد در دهۀ 1360 شروع شد و در ادامه بر تجراب مشترک دوستانه و کاری نجم‌الدین با هدی صابر متمرکز شد. مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم.

ادامه‌ی گفتار...
 

آخرین مرحله از حیات هدی صابر بیش از فرازهای قبلی زندگی او در پیوند و همراهی با نسل نو رقم خورد. او مبدع و پیش‌برندۀ سلسله مباحث تاریخ و قرآن با عنوان «هشت فراز، هزار نیاز» و «باب بگشا؛ ضرورت رابطۀ صاف‌دلانه، همه‌گاهی و استراتژیک با خدا» در حسینیۀ ارشاد در سال‌های 1389-1386 بود و در جریان این مباحث پیوند با نسلی از دانشجویان و جوانان در زمانۀ عسرت و سرخوردگی و انفعال مسلط، هدی صابر را به معلمی که زیست و مرگ شهادت‌گونه‌اش در ایران جاودان شد، برای نسل نو بدل ساخت. در میزگرد پیش رو تنی چند از کسانی که فرصت آن را داشتند که در دهۀ 1380 از موهبت وقت‌گذاری و آموزش هدی صابر در جلسات و حلقه‌های مطالعاتی یا کلاس‌های عمومی حسینیۀ ارشاد بهره‌مند شوند، به بیان تجربۀ زیستۀ خود با هدی صابر پرداخته‌اند و از خلال بیان خاطرات خود می‌کوشند رئوس منش و مرام الهام‌بخش هدی صابر را نیز مختصراً طرح کنند. این میزگرد با محوریت امیر طیرانی - دوست و همراه سال‌های دور کودکی تا شهادت هدی صابر - و در منزل پهلوان حسین شاه‌حسینی برگزار شده است.

ادامه‌ی گفتار...
 

حدود 15 سال از طرح مباحث تاریخی «هشت فراز، هزار نیاز» هدی صابر در حسینیۀ ارشاد سپری شده است. طی این 15 سال و 12 سال پس از شهادت هدی صابر، جامعۀ ایران سه موج اعتراضی را در سال‌های 1396، 1398 و 1401 از سر گذرانده است؛ امواج اعتراضی که فقدان نگاه تاریخی و بلکه حافظۀ تاریخی دستکاری و گزینشی در کنشگران آن مشهود است. گفت وگو با امیر طیرانی از سابقه و سنت بازخوانی تاریخ در ایران در بین نیروهای سیاسی شروع شده و به نقد و بررسی رویکرد نظری و روش‌شناختی هدی صابر در مباحث «هشت‌ فراز، هزار نیاز» رسید؛ اما در این بین نقدهای ریشه‌ای از سوی طیرانی بر فقدان نگاه تاریخی کنشگران نسل جدید در آخرین حلقۀ اعتراضات ایرانیان مطرح شد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم.

ادامه‌ی گفتار...
 

حسن طائی - آن روز كه آن دانای یكتا و حكیم مطلق، بنای این گنبد مینا می‌كرد، عقل و عشق، علم و قلم، خواندن و حكمت را بر تارك آن نیكو نشانید و از انسان‌ها كه در آفرینش ز یك گوهرند، بر محبت و دوستی، عدل و انصاف، صدق و صفا، مدارا و مروت پیمان گرفت تا از كسانی كه فارغ از هیاهو به كار پرورش مداوم انسان‌ها و كشف اندیشه‌های ظریف بشری همت می‌گمارند، پاس داریم. بدون شک هدی صابر یکی از شخصیت‌هایی بود که دارای وجوه اندیشه‌ای در عرصه‌های گوناگون و از سوی دیگر کنشگری اجتماعی بود. او هنرمندانه و عاشقانه تلفیقی ناب از نظریه و عمل را در هم آمیخته و عمر و تلاش خود را صرف خوش‌زیستی آدمیان بویژه فرودستان جامعه خویش کرده بود.

ادامه‌ی گفتار...
 

کمال رضوی - برای ناظر بیرونی که سیر متاخر حیات شهید هدی صابر را می‌نگرد، چنین به ذهن متبادر می‌شود که او از نیمۀ دهۀ 1380 از قلمرو سیاست به ساحت اجتماعی چرخش کرد و از جایگاه کنشگر ملی-مذهبی و فعال سیاسی به کنشگر مدنی- اجتماعی تغییر مکان داد. چنین درکی با ظواهر امر نیز همخوانی دارد؛ او که زمانی در نیمۀ اول دهۀ 1370 در کنار کسانی نظیر عزت‌الله سحابی، لطف‌الله میثمی، حسن یوسفی اشکوری، رضا رئیس‌طوسی و تنی چند از دیگر چهره‌های روشنفکری مذهبی دست‌اندرکار گفت‌وگوهایی چندساله برای تأسیس یک حزب یا جبهۀ سیاسی (با نام اولیۀ «راه» یا راه استقلال که البته هیچ‌گاه به مرحلۀ تأسیس نرسید) شده بود، چندی بعد در ستاد انتخاباتی مهندس سحابی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1376 عمیقاً فعال شده و سپس با عضویت در شورای فعالان ملی-مذهبی و همکاری با ماهنامۀ ایران فردا به شکلی تمام‌عیار پا به عرصۀ سیاست نهاده بود ...

ادامه‌ی گفتار...
 

الهام شهسوارزاده - دو سال پیش دستیار کلاسی بودم به نام انسان شناسی مرگ و نامیرایی. استاد کلاس که یکی از بهترین قصه گوهای دانشگاه هست با لحن میخکوب کننده‌ای تعریف می‌کرد که چطور در فرهنگ‌های مختلف بازماندگان تلاش می‌کنند تا باقی مانده‌های فرد متوفی را کنار هم بیارند. استاد با اشاره به تلاش‌ها، سرمایه‌گذاری‌های عظیم و حتی جنگ‌هایی که در طول تاریخ برای گردهم آوردن باقی ماندۀ پیکر سربازان شده، توضیح می‌داد که تا وقتی تکه‌های بدن پاره‌پاره شده سربازان در گور جا نگیرد، پروژه فراموشی کلید نمی‌خورد. تا پیش از قرارگیری در گور، روح ناآرام متوفی سرگردان به هر گوشه سرک می‌کشد و درحالیکه زبانی برای بیان روایت‌هایش ندارد، تخم ترس را در پستوی دل زنده‌ها می‌گذارد. تنها وقتی که پاره‌پاره‌های سرگردان پیکر سربازها جمع می‌شوند و در مزارهای در خور شأن و احترام قرار می‌گیرد، روایت‌های غرورآفرین از قهرمان‌های نترس متولد می‌شوند.

ادامه‌ی گفتار...
 

فرهاد نوروزی -یکی از ویژگی‌های هدی صابر که در میان طبقه روشنفکر یا کنشگران سیاسی، نادر و کمیاب است، عمل‌گرایی یا به قول خودش پاشنه ورکشیده بودن بود. صابر اگر در حسینیه ارشاد سخنرانی می‌کرد، برای توسعه اقتصادی کشور هم پژوهش و نگارش می‌کرد. اهل کار جمعی و علاقه‌مند به نهادسازی مدنی بود که مشهورترینش را در سفر به سیستان و بلوچستان انجام داد. این ویژگی در نوع خود برای یک کنشگر سیاسی بسی غنمیت است. ما کم نداریم از اپوزیسیون «منبری» که جز حرف کار دیگر نمی‌تواند. البته مراد من کاستن از ارزش «حرف» نیست. به قول شریعتی حرف داریم تا حرف! یک حرف است که باد هواست و مولد هیچ حرکتی نمی‌شود  و یک حرف دیگر هم هست که چونان توپ و گلوله بر خیمه استبداد فرود می‌آید.

ادامه‌ی گفتار...
 

فیروزه صابر- ماهیت اقتدارطلبانه و انحصارگرایانه حکومت، آسیب‌هایی به جامعه زده که بحرانش برای همه ما عیان است، آنچه که حکومت تاکنون انجام داده بویژه در جامعه زنان، حقارت، خشونت و صدمه جدی به منزلت اجتماعی زن و کل جامعه بود اما درباره زنان پر رنگ‌تر بود. اما با کنشگری فعالان مدنی حقوق زنان، ترَک‌های دیروز در حاکمیت امروز به گسل تبدیل شده است. هاله هم در همین مسیر جان شیرینش را در مراسم خاکسپاری پدر و به بهانه داشتن عکس پدر ناجوانمردانه، از دست داد. ما فکر می‌کنیم که حکومت باید این کارها را بکند و باید خودمان را آماده کنیم برای حکومت آتی که این رفتارهای مدنی را داشته باشیم اما لازم است در هر جمع کوچکی با هر ارزش افزوده‌ای این رفتارها جای خودش را باز کند، ما به تمرین مکرر نیاز داریم.

ادامه‌ی گفتار...
 

دوازدهمین سالگرد درگذشت عزت‌الله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر، عصر آدینه دوازدهم خرداد در کانون توحید برگزار شد. فیروزه صابر، ضمن ارائه آمارهایی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی حاکم بر ایران ابراز داشت: ماهیت اقتدارطلبانه و انحصارگرایانه حکومت، آسیب‌هایی به جامعه زده که بحرانش برای همه ما عیان است، آنچه که حکومت تاکنون انجام داده بویژه در جامعه زنان، حقارت، خشونت و صدمه جدی به منزلت اجتماعی زن و کل جامعه بود اما درباره زنان پر رنگ‌تر بود. وی افزود: اما با کنشگری فعالان مدنی حقوق زنان، ترک‌های دیروز در حاکمیت امروز به گسل تبدیل شده است. هاله هم در همین مسیر جان شیرینش را در مراسم خاکسپاری پدر و به بهانه داشتن عکس پدر ناجوانمردانه، از دست داد.

ادامه‌ی گفتار...
 

سیدحسین موسویمدت‌هاست که رویکردهای هویت اندیش به جنگ یکدیگر می‌روند. مدت‌هاست بحث بر سر این است که دولت رفاه برقرار باشد یا نیروهای نئولیبرال می‌توانند دست نامرئی آدام اسمیت را بار دیگر از کت جادویی درآورند و پیام‌آور خروج از بیچارگی جمعی باشند. هویت‌اندیشان گویی در دایره‌ی بحث‌های بی‌مابه‌ازا گیر افتاده‌اند. امروزه دیگر به‌وضوح روشن شده که علی‌رغم اختلاف‌ها و تفاوت‌های بسیار، اما کشورها عمدتاً از ظرفیت‌های توأمان بازار، دولت و جامعه محلی برای توسعه ملی بهره می‌جویند. امروزه چنین به نظر می‌رسد که نیروهای سوسیالیست دست‌کم به میزان معتنابهی به لیبرالیسم سیاسی باور دارند و لیبرال‌هایی نظیر والزر و رالز به خاطر علقه‌های جماعت‌گرایانه و درک جامعه به‌مثابه کلیت و عطف توجه به نابرابری‌های فزاینده، از رویکردهای برابری‌طلبانه سخن می‌گویند.

ادامه‌ی گفتار...
 

جواد ماهزاده - در آن ماه‌هایی که هم‌اتاقی هدی صابر بودم و ازدست‌دادن زودهنگام او به ذهن و تصورم نمی‌آمد، این احتمال نیز از سرم نمی‌گذشت که روزی برای ویراستاری و پیگیری انتشار کتاب‌های او مسئولیتی برعهده داشته باشم. ذکرِ منش و محاسن هدی صابر به‌راستی به قلم نمی‌آید و آنچه بنویسم شاید مصداق اسطوره‌سازی تلقی شود. چه آنکه از او جز نیک‌اندیشی و نیک‌کرداری ندیدم و چه‌بسا سرسخت‌ترین دشمنان عقیدتی‌اش نیز بر سلامت نفس و انسانیت بی‌بدیل او صحه بگذارند. در آن مدتِ همزیستی، هدی صابر برای من به نماد کار، حرکت، پویایی، تدین، عدالت، اعتماد و مهم‌تر از همه، امید بدل شده بود. در محیط محصوری که گاه ـ و درواقع اغلب اوقات ـ اسیر رخوت و نومیدی می‌شدیم، هدی صابر پیکره پولادینی از حرکت و امید بود.

ادامه‌ی گفتار...
 

مینو مرتاضی لنگرودی - بسیاری از ما بی‌آنکه خود بخواهیم آغشته سیاست می‌شویم و چه‌بسا اگر بسیاری از سیاسیون فعلی ایرانی به جای ایران در کشورهای دیگری دنیا می‌آمدند، به جای زندگی آغشته به سیاست، زندگی از نوع دیگر را تجربه می‌کردند! چه کسی گفته آرمان‌خواهی فقط در کنش سیاسی امکان بروز و ظهور می‌یابد؟ مثلا اگر انسانی به غایت انسان مانند هدی صابر به جای میگوئل آنخل آستوریاس در گواتمالا به دنیا می‌آمد؛ آن وقت هدی با آن نگاه آرمانی به جهان می‌توانست مثل آستوریاس که نشست و قصه چشم‌های نخفته در گور را نوشت، بنشیند و تجربه بیداری در خاکش را برایمان قصه کند. یا اگر هدی در آرژانتین به دنیا می‌آمد، می‌توانست به جای اینکه رئالیسم جادویی‌اش را صرف هزار فراز و هزار فلات برای توضیح سیاست روز کند… 

ادامه‌ی گفتار...
 

گفتار روز

خداي كمك‌كار تحول كه ازجمله كار ويژه‌هايش، زمينه‌سازي براي روندهاي تحولي است. اين‌كه خالق هستي به انسان توصيه مي‌كند كه "مرا فرابخوان"، به مفهوم ياري خواستن از او براي مشاركت در روندهاي تحولي است.(از مقاله‌ی «هویت فرار»)
مسیر جاری:  
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد