یادنامهی هشتمین سالگرد شهادت هدی صابر منتشر شد. این یادنامه حاوی مقالاتی در تحلیل بینش و منش هدی صابر و مقالاتی به قلم سارا شریعتی، مسعود پدرام، محمد رضایی، مهدی فخرزاده، ابوطالب آدینهوند، حسین موسوی و کمال رضوی است.
سارا شریعتی در این یادنامه بحث خود را چنین آغاز کرده است: «یکی از پرسشهای من در شب هفت هدی صابر این بود: هدی صابر چرا به سیستانوبلوچستان رفت؟ به نظرم میرسید که این سفر، جدا از جزئیات تاریخی و زندگینامهای، وجهی نمادین نیز دارد. یک مبارز سیاسی، فعال در یک تشکیلات، یک روشنفکر، یک چهرهی فکری که در حسینیه ارشاد ردههای منظم تاریخ سیاسی ایران معاصر را برگزار میکند، همه را رها میکند و به سیستان بلوچستان میرود، در میان زنان سوزن دوز و مردان کار، به فعالیت اجتماعی مشغول میشود. رعایت نظم یاد میدهد، احترام به حقوق یکدیگر، میخواهد کارآفرینی کند، خانهسازی کند، مدرسهها را تجهیز کند. این انتخاب را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ به نظر میرسد، پردهی آخر و پنج سال آخر زندگی هدی صابر را میتوان بهعنوان یک نمونهی معرف، یک نشانه از تحولی گرفت که در متن جامعه و همچنین در میان جریانات فکری و سیاسی ما به وجود آمد. پردهی آخری که با رویکرد پیشگام محور، نخبهگرا، دولتمحور و ... متمایز میشود. سمتوسویی برابریطلبانه مییابد و تغییرات عمیق و پایدار را از پایه به بالا سامان میدهد.»
مسعود پدرام نیز در این یادنامه در بحثی که به سیاست در اندیشه و عمل هدی صابر می پردازد، این نتیجهگیری را پیش رو مینهد که « هدی شاید ارسطو و مکینتایر و آرنت را مطالعه نکرده بود، اما به لحاظ وجودی به این مسائل رسیده بود. با ارتباط عمیقی که با مردم زاهدان پیدا کرده بود، توانست محصول کار خودش را ببیند. بحث آنجا توانمندسازی بود که جمعیتی حدود 900 نفر بتوانند کارها و مشاغلی را برای خود پیدا کنند و کلاسها و آموزشهای زیادی برایشان گذاشته شده بود. به نظر من خود هدی چه به لحاظ روشی و چه به لحاظ منشی و ایجاد آگاهی در آنان مهمترین معلم آنها بود. فکر میکنم اگر بخواهیم جمعبندی کنیم، یک کار جماعت محور بود. هدی جماعتی را با مبانی اخلاقی و پرداختن به امر عمومی با سویهی رهایی انجام داد که نام آن را میتوان گذاشت: «سیاست اصیل».»
عناوین مقالات یادنامه به شرح زیر است:
دریافت نسخه الکترونیکی یادنامهی هشتمین سالگرد شهادت هدی صابر