در نگاه دیگران» شاخه:بینش، روش و منش
پرینت
بازدید: 10718

 جواد رحیم پور (کارشناس و تحلیلگر اقتصادی)

چاپ شده در نشریه پیام ابراهیم، شماره 27، صفحه 40


در صبح رنگ پریده 11خرداد 1390، به نیرنگ جان کش نامردمان، هاله سحابی، جسم بر زمین نهاد وروح از قفس پریده اش سر بر افلاک نهاد و پر کشید.

این درد، همچون انفجار ستاره ای، منظومه اش را به تلاطم انداخت وصبر صابررابه انتها رساند. در آستانه این سوختن بود که صابر گوهر واره واژه ای درمیان نهاد تا چکیده جان وروان و آرمانی از ایران توسعه یافته رادر تحققی عینی منعکس نماید.

هدی صابر ودلیرثانی در بیانیه اعلام اعتصاب غذای ترخود در مورخ 12/3/1390  می نویسند:( شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق- سحابی، مانع از تکرار این بیداگری ها علیه انسان های بی دفاع شود).

در متن این بیانیه تعبیر وانفسای وطن مصدق- سحابی از دوسو قابل اهمیت است. هم تاسف از نبودن چنین وطنی وهم ارج واحترام داشتن چنین وطنی. به تعبیری، غایتی  عینی ومحقق از آرمانی بزرگ وقابل دستاورد برای ایرانی که هدی صابر در ذهن داشت به خوبی قابل کشف است.

اما سوال اساسی این است که وطن مصدق- سحابی چیست؟

 

پرده اول: مصدق وحاکمیت ملی

هدی صابر در توصیف شرایط پذیرش نخست وزیری دکتر محمد مصدق در شماره 53 ایران فردا-اردیبهشت ۱۳۷۸ می نویسد(مصدق .... به شرط تصويب طرح ۹ ماده‌اى خلع يد در مجلس، مقام رئيس‌الوزرايى را پذيرفت تا آرمان ملى شدن سراسرى صنايع نفت را تحقق و از امپرياليسم غارتگر انگلستان خلع يد كند. )

 (مصدق پنج روز پس از قبول مسئوليت نخست‌وزيرى، در ۱۲ ارديبهشت ۳۰ به منظور معرفى اعضاى كابينه خويش در مجلس حضور يافت و برنامه دولت را در ۲ بند مشخص اعلام كرد:

 «۱ - اجراى قانون ملى شدن صنعت نفت در سرتاسر كشور بر طبق قانون طرز اجراى اصل ملى شدن صنعت نفت در سراسر كشور مورخه نهم ارديبهشت ۱۳۳۰ و تخصيص عوايد حاصله از آن به تقويت بنيه اقتصادى كشور و ايجاد موجبات رفاه و آسايش عمومى.

 ۲ - اصلاح قانون انتخابات مجلس شوراى ملى و شهردارى‌ها

محمد مصدق درشرایط سختی زمام نخست وزیری را در دست گرفت. اما در این مجال که توصیف وطن مصدقی است تنها به زوایایی از تفسیر درخشان هدی صابراز وضعیت آن دوران می پردازیم:

   ایشان تحت عنوان شرايط عمومى اقتصادى قبل از استقرار دولت ملى می نویسد:

چنانچه بودجه را آئينه انضباط يا بى‌انضباطى مالى دولت فرض كنيم از دقت به خلاصه تصوير بودجه‌هاى دهگانه دهه بيست چنين درمى‌يابيم كه در مجموع سالهاى دوره مورد بحث تنها بودجه سالهاى ۲۱ و ۲۴ بدون كسرى است. كسر بودجه روبه‌رشد در نيمه دوم دهه بيست، در سال ۱۳۲۸ به برجسته‌ترين نقطه خود مى‌رسد تا آنجا كه ميزان كسر بودجه اين سال معادل ۴۲/۸ درصد كل درآمدهاى بودجه است.۲

در اين حال يك بخش كشاورزى با جمعيت متراكم، صنايع پراكنده و بى‌متولى، بخش خدمات روبه‌گسترش، بازار غيرمتشكل وبخش خصوصى بدون آمادگى از ديگر جلوه‌هاى نمايان اقتصاد لرزان دهه بيست محسوب مى‌شوند. در اين دهه ميل به واردات در اقتصاد ايران فزونى مى‌گيرد تا آنجا كه ارزش واردات در دو سال پايانى دهه نسبت به سال ميانى آن به ترتيب ۷۸ و ۳۶ درصد افزايش نشان مى‌دهد.۳ از سويى گرايش غالب سرمايه خصوصى دوره، نيز غيرتوليدى است).

در ادامه ضمن تشریح روند تهیه برنامه نخست عمرانی کشور تاکید می کند با توجه به وابستگی اجرای این برنامه به کمک های مالی بانک جهانی،( برغم خوش‌بينى‌هاى اوليه-برنامه اول عمرانی- از وام اعطايى بانك جهانى برخوردار نشد و در مواجهه با دوران نهضت ملى شدن نفت عملاً متوقف و از دستور كار اقتصاد ايران خارج شد. بدين گونه "پروگرام" هفت ساله به نسخه درمان اقتصاد ناپايدار مبدل نشد.)

 بنابراین دولت مصدق در زمین سوخته اقتصاد ایران باید خون تازه ای تزریق می کرد. حاکمیت ملی کلا از بین رفته بود و حتی دولت انگلستان، دست به تفسیر ملی شدن نفت ایران می زند. هدی صابر می نویسد:

(در همان دوران تفسير القايى انگلستان از انديشه ملى شدن تفسيرى بود كه گويى ملى كردن نفت تغييرى جدى در شرايط موجود را رقم نخواهد زد. "اتلى" نخست‌وزير انگلستان در نطق راديويى خود اين گونه بيان مى‌دارد كه:

"ملى كردن فقط بدين معنى است كه ماده نفت مال ايران است و از زمينهايى استخراج مى‌شود كه متعلق به كشور ايران است ولى هر دستگاه يا شركتى كه توانست آن را پيدا كند، توليد كند و تصفيه نمايد، آن دستگاه يا شركت، مالك نفت خواهد شد".)

به تعبیر اتلی در واقع نفت یک سرمایه جهانی است و هیچ دولتی بجز بهره مالکانه حقی بر آن ندارد ومدیریت نفت در چارچوب وظایف حاکمیت ملی نیست.

دولت های پیش از محمد مصدق در واقع بر سر بهره مالکانه با انگلستان درگیر بودند. هم بهره مالکانه ملی وهم بهره مالکانه واگذاری بدون نمایندگی دارایی های ایران از سوی خود به بیگانگان.

این رویکرد از دولت داری چیزی جز تصرف حق عمومی و واگذاری آن به غیر نمی توانست باشد. دولت انگلیس هم که ازناتوانی فنی آنان دراکتشاف نفت اگاه بود ودر محاسبه بهره مالکانه درست عمل نمی کرد وبا  دولت های وقت اختلاف داشت.

با اینحال رها سازی مدیریت اقتصاد از سوی دولت های وقت وچشم سپردن به افزایش دریافتی از شرکت های نفتی، هم کسر بودجه ایجاد کرد وهم واردات را افزایش داد و هم صنایع ایران را به بیراهه برد.

وطن مصدقی، دراین وانفسای دولت و حاکمیت ملی تبلور یافت ورخ نمود. مصدق به صورتی چند وجهی از حاکمیت ملی ایران دفاع کرد. در واقع نهضت ملی شدن نفت ایران اگرچه صورت بندیش در چارچوب نفت پیش رفت اما اهدافی فراتر از مساله نفت را پیگیری کرد که ماندگار شد.

در مسیر استیفای حقوق ایران بر صنعت نفت، پرچم ایران در چارچوب «جشن خلع ید» بر سردراداره مركزى شركت در آبادان نصب گردید و"كميسيون مشترك نفت" و هيئت مديره موقت شركت ملى نفت ايران برای اداره صنعت نفت در آبادان مستقر شدند.

"بر طبق ماده ۲ مقررات هيئت مختلط، هيئت مديره موقت شركت ملى نفت ايران داراى كليه امتيازات لازم براى اداره امور شركت اعم از اكتشاف و استخراج و توزيع و فروش و بهره‌بردارى خواهد بود و مؤسسات تابع شركت سابق بايد كليه دستورالعملهاى هيئت مديره موقت را اجرا نمايند".

در همین روند چند چیز روشن می شود.1-مدیریت منابع طبیعی هرکشور به عهده حاکمیت آن کشور است و دولت به نمایندگی از مردم، در مدیریت این منابع نقش ایفا می کنند2- مدیریت منابع ملی در همه بخش ها بدون واسطه حق حاکمیت ملی است و بیگانگان نمی توانند این حقوق را از ملت ها سلب نمایند.3- ترجیح واولویت اقدامات فنی وسرمایه گذاری با نیروهای داخلی وبومی.

این سه ویژه گی محصول تجارب متعدد تاریخی دوران معاصر از میانه های عصر قجری است. قرارداد تنباکو ورژی نمونه هایی از این اقدامات است که اگر چه منجر به عقب نشینی دولت ها در قبال خواست مردم گردید اما هیچگاه به رویه ای در دولت داری تبدیل نشد.

حتی مجالس مشروطه هم نتوانست تا مدت ها دربرابراتخاذ همان رویکرد گذشته نسبت به مساله نفت اقدام قابل ملاحظه ای انجام دهد. رضا شاه نیز موضوع نفت را ملی نمی دید ودر بهترین حالت، پول نفت را صرف امور نظامی می کرد.

اما مصدق هم در مجلس وهم در دولت، نگاه دولت داری را ارتقاء بخشید ومدیریت نفت رابه جزیی لاینفک از مدیریت ملی تبدیل کرد. بحث های بسیاری برانگیخت وساز و کار اداره منابع طبیعی کشورا تحول بخشید.

دولت مصدق، دولت مدیریت سرمایه های انسانی و فیزیکی کشور بود.تلاش مصدق تنها منحصر به ورود درآمدهای نفت، درچرخه اقتصاد کشور وارد نبود بلکه اجازه داد سرمایه های انسانی هم تبلور یابد. در واقع ملی شدن صنعت نفت، ملی شدن سرمایه های انسانی کشور هم بود.

مصدق تصویر تازه ای از وظایف دولت ارائه کرد که هرچند با کودتا علیه او خاتمه یافت اما ابعادی از آن ولو به صورت ناقص ادامه یافت واز سویی به عنوان چارچوبی مطلوب در دولت داری مورد توجه روشنفکران باقی ماند.

سیاست خارجی دولت مصدق که مبتنی بر موازنه منفی بود نیز هم فرصتی برای ابقای مطالبه دولت – ملت در عصر جدید بود وهم بازگشتی هوشمندانه با جایگاهی تاریخی وبویژه انسانی که در چارچوب آن می توانست، سرمایه های انسانی وفیزیکی را تبلور بخشد.

دولت مصدق، دولت کیفی کش نبود، او متوسط ها  را ارتقاء می بخشید وبا ارتقاء نگاهشان، تبلور ملی داد. صنایع داخلی ایران جان تازه ای گرفتند و چرخ صادرات غیر نفتی راه افتاد.

مصدق تور حاکمیت از درآمد نفتی را پاره کرد ونفت ودرآمد حاصل از دارایی های طبیعی را جایگزین تلاش وابتکار سرمایه های انسانی کشور نکرد.

بطور خلاصه وطن مصدقی، وطن نیروهای مولده، وطن بریدن از بیگانگان ودفاع از منافع عمومی و وطن حفظ ارزش دارایی های ملی است.

 

پرده دوم: وطن سحابی

عزت الله سحابی میوه آموزه های نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. عزت الله سحابی درس های ملی شدن صنعت نفت را گسترش داد وآنچه محمد مصدق در ذهن داشت را به خوبی تئوریزه کرد.

هدی صابر زمانی بر سرمایه عزت الله سحابی تکیه جدی می کند، که پیشانی مهندس سحابی، آیینه وتصویر تمام قد از توسعه، حمایت از بورژوازی ملی به مثابه تلفیق امر سرمایه انسانی و تکنولوژی با یکدیگرو... ارائه می دهد.

 مهندس سحابی درجای جای نوشته هایش بر این باور ودستاورد نظریش تاکید می کند که : (1-نیروی انسانی هم مثل ثروت مادی باید داخل سیستم تولیدی معین سازمان بیابد وبا ترکیب مشخصی از عوامل کار وفن(تکنولوژی) وتدبیر( مدیریت) بیامیزد تا ماهیت(سرمایه) بیابد- چشم انداز ایران-شماره 14- و2- ما به بخش خصوصی که از راه غارت سرمایه، تجارت ، وزد وبند دولتی، واسطه گری ودلالی به انباشت سرمایه رسیده ، نمی توانیم امیدی داشته باشیم و3- توزیع عادلانه درآمد، یک امر بسیار صحیح، ارزشی وآرمانی است که اگر درآمد از راه تولید نباشد، این توزیع از جیب منابع عمومی صورت می گیرد. ماهنامه فرهنگ توسعه- سیاست تعدیل درونگر)

 تلخیص دیدگاههای مهندس سحابی کار دشواری است اما بخش مهمی از کوشش وتلاش فکری او برای گشودن مسیر سالم بورژوازی ملی وعدالت برآمده از برابری فرصت های تولیدی و.... دانست.

هدی صابر این تلاش مهندس را در اطلاعیه موسوم «به نام رفیق اول و آخر» مورخ 12/3/1390 چنین خلاصه می کند: (....حمایت از جوان اولان چهل – پنجاه، ...، موضع گیری یگانه در قبال برنامه تعدیل ساختار اقتصادی و ادغام در اقتصاد سرمایه داری جهانی، پخشانی «دیدگاه» توسعه درون زا در ایران فردا و....)

از اینرو وطن سحابی، وطن نیروهای مولده، وطنی برخوردار از عدالت وتوسعه خود بنیاد و وطن عاری از رانت وفساد است.

مهندس سحابی ترسیم توسعه درونزا را در ترکیب وتلفیق نیروی انسانی و تکنولوزی می داند وهردوی این ها ضامن وحافظ توسعه هستند.

 سحابی انباشت سرمایه خارج از تولید را چه به اسم حمایت از بخش خصوصی ویا به اسم عدالت بر نمی تابد.

مهندس سحابی حامی اعتراض نسل هاست و به تعبیر هدی صابر از جوان اولان بنیانگذار حمایت می کند هر جند در وطن مطلوب سحابی، جوان اولان نه معترض بلکه  حاملان مستقیم توسعه وکار حقیقی هستند.

 

وطن مصدق- سحابی چیست؟

وطن مصدق – سحابی، وطن چوب حراج زدن به منابع فیزیکی وطبیعی برای به بدست آوردن مشتی دلار نیست.

وطن مصدق-سحابی، وطن خام فروشی وجا زدن آن به جای صادرات نیست.

وطن مصدق- سحابی، وطن شخم زدن منابع فیزیکی وطبیعی وغارت آن نیست.

وطن مصدق- سحابی، وطن واردات نیست.

وطن مصدق- سحابی، وطن رانت نیست.

وطن مصدق- سحابی، بی احترامی به نیروی انسانی ودادن مشتی مدرک بی خاصیت دست آن نیست. در این وطن، نیروی انسانی در تلفیق با تکنولوژی ، ارزش آفرین است. در این وطن نیروی انسانی قابل تکامل و توسعه است ودر بین جلسات ودفاتر ستادی گک نمی شود. در این وطن، نیروی انسانی، هزینه جاری نیست و به همراه هزینه های عملیاتی سهم می گیرد ودر مسیر توسعه محاسبه می شود.

وطن مصدق-سحابی، وطن عوام فریبان نیست. آنها عدالت را رانت پوشش نمی دهند. عدالت واقعی در فرصت های برابر ودرکار واقعی تبلور می یابد.

وطن مصدق-سحابی، وطن توسعه خواهان است ودموکراسی بدیهی ولازمه وجودی آن.

به این فهرست باز هم می توان افزود اما هدی صابر جان بر سر تحقق وطنی نهاد که در آن کارآفرینان قربانی واسطه ها شده اند وصدایی جز واسطه گری بی مهار از آن به گوش نمی رسد. 

 

مسیر جاری:   صفحه اصلی در نگاه دیگرانبینش، روش و منش
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد