در نگاه دیگران» شاخه:بینش، روش و منش
پرینت
بازدید: 10537

 محترم رحمانی

یادآوری از کسانی که بینش،روش و منش را توأمان زیسته اند و نیز ما را بدان فراخوانده‌اند یک فرصت دست نیافتنی است و کوچ صابر چنین فرصتی را فراهم آورده است تا با شور و لذت تمام بتوان واژگان بینش، روش و منش را در این عصر و نسل در کسی آدرس داد.

صابری که درس می‌داد تا خدا را در زیست من،تو و خودش بکاود و حضورش را بیابد که این خدا کجاست؟ تاریخ می‌گفت تا فرازها را بشکافد و راهی بیابد که این راه چیست؟ شعر می‌سرود تا احساس زنده بماند که این حس چیست؟ و بر منش‌های استوار می‌ایستاد تا درس انسانیت گم نشود که این انسانیت.....؟

کار هر کس نیست با بینش، روش و منش توأمان بزید نه امکانش است و نه بضاعتش...او هم از سخنانش آشکار بود که با وضوح تمام چنین چیزی را دریافته است اما کسی هم نمی‌تواند و نباید از او بخواهد چون بقیه باشد همین را از سخت‌گیری‌ها، تذکرها و منشش می‌توانستی بفهمی! آنگاه که یک‌تنه کار یک لشگر را به سرانجام می‌رساند.

صابر اما درفعالیت‌های مدنی‌اش در خیابان‌ها، معابر وهم مساجد تهران و نیز کوچه پس کوچه‌های سیستان وبلوچستان دیدنی‌تراست، آنجا که به قول خودش می‌گفت از روشنفکر همین کارها و اعمال که می‌بینی برمی‌آید. اگر دغدغه‌ای داری به این کوچه پس کوچه‌ها برو، سرمایه‌های اجتماعی بسیاری بازخواهی یافت و یافت (عین عباراتش).

و اما صابر چگونه در این مهم نقش ایفامی‌کرد؟ تجارب صابر در فعالیت‌های مدنی بر دو وجه پژوهشی و عملی استوار بود و این مقاله بر آن است تا با بررسی وجه پژوهشی و تئوریک وی باب او را در فعالیت‌های عملی نشان دهد. صابر نهادهای مدنی‌اش را با دغدغه و عشق تمام پایه ریخته است. چرا که او به خوبی بر ضعف بسترهای مدنی جامعه ایرانی و شیوه فایق آمدن بر این ضعف، به‌خصوص نزد روشنفکران وقوف یافته بود.

 

تجارب پژوهشی صابر در باب نهادهای مدنی

دو پژوهش و تحقیق میدانی که صابر در آن حضور فعال داشته است عبارتند از : 1-پژوهش درعرصه نهادهای خدمت رسان.2-باشگاه‌های ورزشی.

1. این پژوهش سراسری در زمینه نهادهای خدمات‌رسانی شده و ایشان نیزمشارکت داشته‌اند. چهل نمونه از میان نهادهای خیراتی ومبراتی و NGOها در نه منطقه ایران که عبارتند از: مشهد، یزد، کرمان، کاشان، شیراز، قم، تهران و سیستان و بلوچستان گزینش شده بود. البته مرحله دوم ادامه پژوهش به دلیل انحلال موسسه مربوطه از پژوهش باز می‌ماند.

2- پژوهش پیرامون باشگاه‌های ورزشی که صابر آن رادرسال 72 تا 74 به انجام رسانید.

 

تعریف کار جمعی

 از نظر صابر: «کار جمعی کاری است که با یک هدف مشترک دنبال می‌شود، تبدیل به یک پروژه مشترک می‌گردد و مساعی جمع در آن دخیل است. طراحی و اجرای آن با هدف مشترک و مشارکت با احساس است، چرا که انسان‌ها نیازهای متقابلی به یکدیگر دارند، در آن سهیم‌اند، از یک مورد کوچک مشخص کار محلی تا کارهای استراتژیک و تشکیلاتی بسیار گسترده در سطح ملی» (صابر1386).

صابر انسان را جمع گرامی یابد، چرا که از وقتی به هستی گام نهاده خود را در برابر طبیعت وحشی یافته و از همان آغاز سیستم کار جمعی را تعبیه کرده است و چنین سیستمی در غار، در شکار، در طباخی، درخانه‌سازی و کشاورزی اولیه جمعی قابل مشاهده است.

 

ضرورت کارجمعی

در این گفتگو صابر ضرورت کار جمعی را در سه وجه جهانی، گفتمان مدنی و وجه ایمانی چنین ارزیابی کرد:

الف-وجه جهانی:ازآنجاکه انسان منفرد محدود است و در جهان پیشرفته کنونی مزیت‌های انسان تفکیک شده و تخصصی گردیده‌اند و دیگر انسان‌ها چندمزیتی نیستند، برخی فکری، برخی تحلیلی و برخی نرم‌افزاری‌اند با توجه انشعاب‌ها در علم و تخصص‌ها، کار جمعی ضرورت بیشتری دارد و ضریب مشارکت به خصوص در دو دهه اخیر در جهان بیشتر شده است.

توجه به چند شاخص این ضرورت را برجسته می‌کند:

شاخص ١ –NGOها جایگزین احزاب شدند. به عنوان مثال در آفریقای جنوبی سی هزار NGO فعال بودند و آنان به جای احزاب قدرت را بین جامعه مدنی توزیع می‌کنند.

شاخص ٢ – برپایی نظام‌های شورایی در کشورهایی که دارای سیستم بسته بوده‌اند هرم قدرت راشکسته است.

شاخص ٣ – مشاورین کلینتون یا بوش اتاق‌های فکر بسیاری را در کاخ سفید ترتیب داده‌اند، همچنین سازمان ملل هم به نهادهای خرد و ریز سایر کشورها توجه دارد.

شاخص ٤ – حتی در اقتصاد نیز مدل تولید متمرکز انجام نمی‌شود. مثلا فیات ایتالیا در چهل کشور کار تولید می‌کند، اما فیات درنهایت در ایتالیا روی هم جمع می‌شود. یا طراحی پوشاک و کفش در اروپا و امریکا صورت می‌گیرد و در چین و کره و تایوان اجرایی می‌شود.

ضرورت کار جمعی، ضرورتی جهانی شده و در ایران هم به طبع چنین است.

ب-وجه گفتمان مدنی: وی با تاکید بر دوران دموکراسی‌خواهی و گفتمان مدنی و به کرسی نشستن نظام‌های شورایی در کشورهای جهان که سیستم‌های بسته هرم قدرت را شکسته است کار جمعی در ایران را نیز ضروری می‌یافت.

به نظر صابر و با تأسی ازگفتمان دهه 70:«عرصه عمومی وسیع‌تر و ضرورت مشارکت در حوزه‌های محلی، منطقه ایرانی و ملی بیش از گذشته است».

ج-وجه ایمانی: صابر می‌گوید: «در شناخت پدیده‌ها و... ما تک‌منبعی نیستیم! کتاب هستی، کتاب تاریخ، تجربه دوران معاصرما را در شناخت و... یاری می‌رساند. کتاب قرآن از جمله مجموعه منابعی است که در پیشبرد و طراحی تئوریک و ساز و کار تشکیلاتی ما را یاری می‌کند. کتابی که مخاطب جمعی و مخاطب فردی دارد و توصیه‌هایش عموماً جمعی است. براساس آموزه‌های قرآن به این نتایج می‌توان رسید:«جمعی بجنگید، جمعی صلح کنید، ببخشید، به قراردادها پایبند باشید.» در حقیقت جمعی است و بیش از هر چیز روی قراردادهای جمعی تاکید کرده است. به عنوان نمونه آیه ٢٧٣ بقره روی مکتوب کردن توافق‌های جمعی تاکید دارد و آیات بسیاری در قرآن روی سخن‌اش با جمع است».

 

پیشینه کار جمعی در ایران

او در باب کار جمعی در ایران و دنیا سخن برای گفتن داشت. از بناگذاری پاسارگاد تا مشروطه، از زنان تا رعایتی از حقوق آنان. در کشاورزی از کاشت، داشت تا برداشت. تا سرودهای دسته‌جمعی. ناهارهای دسته‌جمعی. عروسی‌ها و عزاهای دسته‌جمعی و...

«پیشینه کار جمعی ایرانی در بناگذاری تخت جمشید و پاسارگاد، پروسه کار جمعی بدون زور و ستم بوده است. زیرا کار داوطلبانه گروه‌های کاری، زنان و حتی سرتیم‌های زنانه درآن مشاهده می‌شود و در الواح صورت حساب‌های مالی از جمله دستمزدهای قید شده و جیره‌های غذایی دیده می‌شود. حتی به زنان باردار حق و سهم بیشتری می‌دادند».

«در کشاورزی نیز چنین است، در استان‌های شمالی کاشت، داشت و برداشت برنج، سرود ناهار و استراحت جمعی است. بنه (نظریه دکتر طالب) و واره (نظریه دکتر مرتضی فرهادی) هنوز هم در روستاها وجود دارد. هرچند واره زیاد رایج نیست و فرو پاشیده است.

سنت پخت و پز جمعی، سمنوپزی‌های شبانه در شهرها و روستاهای ایران پا برجا است. نهادهای اوقافی، مستغلات، هیئت‌های اجرایی و... قدمت هزار ساله دارد و یا در مورد خیرات و مبرات نوبر تبریز با ٨٠ سال قدمت، قرض الحسنه اصفهان با تحت پوشش گرفتن ٩هزار خانواده بی سرپرست که ٥٠٠٠ نفر حامی دارند، همچنان به کار ادامه داده‌اند. برخی از این صندوق‌های قرض‌الحسنه چند نسل ادامه حیات دادند. البته نمونه مدرن این صندوق‌ها کهریزک سالمندان می‌باشد. در روستاهای ساری جوانان صندوق قرض الحسنه تشکیل دادند که خرج کفن و دفن و پذیرایی تا یک هفته را می‌دهد. شادباش و جهیزیه در روستاهای شمال و خراسان ادامه دارد. نهادهای حمایت اجتماعی از دیر باز در ایران وجود دارد».

 

کامیابی‌ها وناکامی‌های ایرانیان در کارجمعی

زیباترین بخش مصاحبه با صابر در این بخش رقم خورد. وی در برابر اصرار پژوهشی من مبنی بر عدم وجود روحیه کار جمعی در میان ایرانیان بر اساس مستندات بازرگان، رضاقلی، نراقی و قاضی‌مراد و دیگران دو نکته پندآموز داشت:1 -درمرحله پژوهش از قضاوت بپرهیز(اصل متدیک).

2-ناکامی‌های روشنفکری در باب کار جمعی را به کار جمعی تمامی ایرانیان نمی‌توان تعمیم داد.

پارامتر تحلیلی که درب دیگری در برابر آدمی می‌گشاید و تاریخ ایران را با تمامی فراز و نشیب‌ها در خود بازمی‌تاباند... آری... آری... ایرانیان روحیه جمعی داشته‌اند اما در حرکت سینوسی صد سال اخیر روشنفکری به ناکامی‌هایی هم درشکل‌گیری احزاب و... دست یافته‌اند.

به نظر او:«صور جمعی ایرانیان ضد کار جمعی نیست. موارد موفق؛ ساز و کارها و مقوم‌های ماندگاری خاص خود را دارند. چرا در اوج انحلال‌ها، توقف‌ها و تغییر ماهیت دادن‌ها، مجموعه‌ای مثل سالمندان کهریزک از سال ٥٠ سر پا می‌ماند و موسسه‌ای است که درآمد آن بیش از هزینه‌ها است و در تمامی ایران صندوق مشارکت و کمک دارد. به نظام شاه و یا به نظام جمهوری اسلامی متصل نیست و مستقل است. همچنین مدرسه کمال از ٣٢ تا ٥٧ بر سرپا می‌ماند و دو موج سنگین را می‌گذراند. آقای رجایی و صاحب‌زمانی که طی موج اول دهه‌ی ٤٠ و بعد از آن حضور داشته و در هرشرایطی به کار ادامه می‌دهند و اکنون هم تحت عنوان کوثر کار می‌کند. باشگاه شاهین نیز همینطور است، یا خیریه نوبر تبریز که ١١٠ سال قدمت دارد، از قبل از مشروطه تا کنون برپا بوده است. باید تشکیلات و احزاب سیاسی را از سازمان‌های اجتماعی جدا کرد. انگیزه‌های سازمان‌های اجتماعی ایدئولوژیک نیست و از انگیزه‌های مذهبی یا... متفاوت است.

در موسسات خیراتی و مبراتی فرد لائیک با فرد سنتی کنار هم کار می‌کنند ولی در تشکیلات سیاسی چنین نمی‌شود. مسأله اجتماعی یک مسأله ملموس عینی و دم دست است و می‌خواهند مشکلی را حل کنند، در مورد زن سرپرست خانوار، دختر بد سرپرست، زن ویژه و بیمار ایدزی موارد مشخص و راه حل مشخص وجود دارد و نوع کار نیز داوطلبانه و بدون منافع است».

صابر از مهندس بازرگان به عنوان نمونه مثبت یاد کرد. صابرتحلیل می‌کرد چون کار ایشان ویژگی تحققی داشته به هر چه که در تئوری می‌رسیده می‌ساخته است. لوله کشی در تهران، پایه‌گذاری نهضت آزادی از نمونه کارهای ایشان بوده است.« او(بازرگان) به خصوص در دهه‌ی ٣٠ ایران را کشور واگراها می‌دانست(اشاره به مقاله سازگاری روح ایرانی) پس نهادهایی تاسیس کرد تا بستری برای همگرایی باشند. بازرگان ١٢ انجمن تاسیس کرد که 3 مورد از آن باقی است. انجمن اسلامی مهندسین، پزشکان و معلمین، اگر چه تحول نیافتند اما بازرگان بود که این نهادها را ایجاد کرد.

بازرگان الگویی ساخت که مسئله اشتغال را حل می‌کرد: یاد، صافیاد، شرکت سهامی انتشار و قلم و...».

 در ارزیابی وی حنیف نژاد در سازمان مجاهدین تشکیلات و سازماندهی خودکفا ایجاد کرد. حزب توده هم در آغاز در راه اندازی صنف،سندیکا، اتحادیه و سازماندهی مطبوعات موفق بود. هنوز هم عناصر استخوان‌دار و خبره مطبوعاتی از هواداران حزب توده‌اند. حزب توده در جذب طبقه متوسط ایران ازموفق‌ترین جریان‌ها به شمار می‌آید، سازمان مجاهدین هم در جذب مذهبی‌ها بسیار موفق بود. مجاهدین خلق اعتماد روحانیت، دانشگاه، معلمان و اساتید را در زمان خود جلب کرد.

مؤتلفه نیز در زمینه‌هایی کار جدی کرده است،حوزه‌های فکری متصل به روحانیت دارد شبکه قرض الحسنه (جاوید)، شبکه آموزشی و درمانگاه کنار مسجد لرزاده تاسیس کرده است، ستاد جهیزیه با قدمتی چهل ساله که همین الان هم اگر کسی وام بخواهد به سرعت اقدام می‌کنند. سازمان اقتصاد اسلامی، انواع مدارس از پیش دبستانی تا پیش دانشگاهی، آیین روشن، طلوع، روزبه و... و علمی کاربردی هم به همین ترتیب است.

اما به نظر وی روشنفکری به طور کل در صد سال گذشته نتوانسته الگوی موفقی از کار جمعی ارائه دهد و به دنبال تعمیم این الگو بر کل جامعه است. در حالی که کار جمعی در عرصه‌های اجتماعی، در عرصه هنر، حوزه ورزش، گروه‌های آموزشی و خیرات و مبرات کارهای موفق صورت گرفته است:« روشنفکر عامدانه می‌خواهد ناکامی‌های خود را تعمیم دهد. الگوهای متعدد موفق در عرصه‌ی اجتماعی وجود دارد اما در عرصه سیاسی اینطور نیست. روشنفکران نتوانسته‌اند با هم کنار بیایند اما مردم کوچه و بازار با هم کار می‌کنند و کنار آمده اند».

صابرمی‌گفت:«در حقیقت من کار جمعی را از مشروطه تا الان سینوسی دیدم، در وسط این وقایع عرصه‌های اجتماعی ماندگاری شکل گرفته است، یعنی حوزه‌ی سیاسی و روشنفکری بسیار سریع بالا می‌رود و بسیار سریع افت می‌کند. حالا این افت یا انشعاب یا انحلال است یا سرکوب توسط قدرت یا خود تعطیلی یا خود توقفی. ولی واقعیت این است که نهادهای اجتماعی وجود داشته‌اند و با جان‌سختی می‌مانند. علل ماندگاری این نهادها هم باید بررسی شود این نهادهای اجتماعی از یأس‌های دورانی تاثیرنمی‌گیرند. در صحنه می‌مانند و کاری می‌کنند».

درس بزرگ صابر توجه به نهادهای اجتماعی است که مردم کوچه وبازار در قالب انجمن‌های اجتماعی و خیرات و مبراتی ساخته‌اند وتوانسته‌اند همه نوع گرایش فکری و سیاسی را کنار یکدیگر بنشانند. به نظر صابر این نهادهای جان‌سخت اجتماعی در تحولات سیاسی و دورانی دوام آورده و به کارخود ادامه داده‌اند و از یأس‌های دورانی تأثیرنپذیرفته‌اند واشتباه است اگر ناکامی‌های روشنفکران را در کار جمعی و اینکه نمی‌توانند با هم کنار بیایند به عدم روحیه کارجمعی ایرانیان تعمیم دهید.

البته این مصاحبه قسمت‌های دوم و سومی باید می‌داشت تا صابر از تجارب خویش برایمان سخن بگوید وبه راهکارها بپردازد... اما کم‌کاری‌های این بنده ناتوان و دست سرنوشت هرگز این امکان را فراهم نیاورد و ما مانده‌ایم و کوله‌باری از مسئولیت‌های سخت که مرد نهادهای مدنی از آن‌ها بسیار گفته و خود رفتار کرده و اما خیلی زود رفته است...

____________________________

منبع:تمامی نقل قول‌ها برگرفته از مصاحبه اینجانب باهدی صابر:21/4/1386.

برگرفته از یادنامه‌ی ششمین سالگرد شهادت هدی صابر

 

مسیر جاری:   صفحه اصلی در نگاه دیگرانبینش، روش و منش
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد