جلسه «معرفی و نقد کتاب پنجاه سال برنامه‌ریزی در ایران» اثر «هدی صابر» با حضور فرشاد مومنی، محمدجواد زاهدی و حسین سراج‌زاده برگزار شد.

انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری گروه جامعه‌شناسی توسعه و دگرگونی‌های اجتماعی جلسه «معرفی و نقد کتاب پنجاه سال برنامه‌ریزی در ایران» اثر «هدی صابر» را با حضور فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی، محمدجواد زاهدی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پیام‌نور و حسین سراج‌زاده، عضو هیات علمی جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی در دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد.

در این جلسه، سراج‌زاده با بیان اینکه آشنایی من با مرحوم صابر به 38سال پیش برمی‌گردد، گفت: به‌عنوان پژوهشگر با ایشان در برنامه تولیدی صداوسیما به‌نام «اقتصاد ما» همکاری داشتم. برنامه پربیننده‌ای که هر هفته با رویکردی واقع‌بینانه، تخصصی و انتقادی به مسایل مختلف می‌پرداخت.

تحقیقات هدی صابر درباره نفت

به گفته رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران، مرحوم صابر تحقیقی جدی و جامع نیز در زمینه نفت و برنامه‌ریزی برای آن انجام داد که امید است این پژوهش او نیزبه مرحله انتشار برسد.

او با اشاره به همکاری نزدیک مرحوم صابر با عزت‌الله سحابی توضیح داد: مرحوم سحابی نیز در مجله «ایران فردا» قلم می‌زد و یکی از دست‌اندرکاران تولید مجله در کنار مرحوم صابر بود. مقاله‌های زیادی درباره برنامه‌ریزی 50ساله در ایران در این مجله منتشر شده که به همت مرحوم صابر انجام شده است.

این عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی افزود: صاحبنظران مختلفی از طیف‌های گوناگون با رویکردهای ملی و فراگیر ملی در این مجله اظهارنظر کرده‌اند.

سراج‌زاده با بیان اینکه مرحوم صابر فردی منضبط و جدی بود، گفت: «همه افراد در شبکه یک سیما او را با همین مشخصات می‌شناختند. انجام کار با کیفیت عالی از دیگر ویژگی‌های او بود. روحیه مردم‌داری و عدالت‌خواهی – با همه محدودیت‌ها و مشکلاتی که بر سر راه او قرار گرفته بود- نیز در مرحوم صابر بارز بود.»

او با اشاره به فعالیت‌های مرحوم صابر در مناطق محروم مانند سیستان‌وبلوچستان، اظهار کرد:« او در اواخر عمر خود برای توانمندسازی مردم این منطقه اقدام‌هایی انجام داد که متاسفانه به سرانجامی که مدنظرش بود نرسید. این کارها از روحیه و اعتقاد او به انتقال دانش در میدان عمل و در پروژه‌های اثرگذار برای بهبود زندگی مردم سرچشمه می‌گیرد.»

این عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی افزود:«افسوس که افرادی مثل مرحوم صابر با این توانمندی و با روحیه خدمت به مردم و کشور دچار محدودیت‌هایی شدند و می‌شوند و در آخر جان خود را در این مسیر از دست دادند.»

سراج‌زاده اظهارامیدواری کرد:«خداوند امثال او را برای جامعه ایران که سخت به آن‌ها نیازمند است را زیاد کند تا به‌واسطه خرد متعالی آنان کشور و مردم بتوانند از این شرایط سخت عبور کنند.»

در ادامه این برنامه، یک استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پیام‌نور نیز گفت:«در دی‌ماه سال 1377 ویژه‌نامه‌ای با عنوان «نیم‌قرن برنامه» در مجله «ایران‌فردا» منتشر شد که خیلی زود مورد اقبال عمومی قرار گرفت چراکه آن را به‌عنوان سند اساسی برنامه‌های توسعه در ایران تلقی کردند. مرحوم صابر سردبیر این ویژه‌نامه بود.»

زاهدی مطالب این ویژه‌نامه را به دو بخش تقسیم کرد و افزود:«قسمت اول مرور تاریخی بر تجربه توسعه ایران است شامل اطلاعاتی درباره تجربه برنامه‌ریزی و فرآیند توسعه از منظر دست‌اندرکاران و مسوولان که داده‌های خوبی را در اختیار افراد قرار می‌دهد. در این میان، آرای متخصصانی همچون فیروز توفیق، علی‌اکبر معین، محمدتقی بانکی، صادقی‌تهرانی و عزت‌الله سحابی نیز وجود دارد.»

به گفته او، بخش دوم ویژه‌نامه شامل برنامه‌ها و دیدگاه‌ها بود که در آن نظر مطلعان، دست‌اندرکاران و مسوولان سازمان برنامه و بودجه گنجانده شده بود که در این بخش نقطه‌نظرات افرادی مثل عظیم حسینی، کمال اطهاری، بایزید مردوخی، مهرداد اتحاد و فرشاد مومنی در مورد برنامه‌ریزی مطرح شده است.

کتابی بر مبنای 50 شماره ایران فردا

این استاد دانشگاه رونمایی از کتاب «پنجاه سال برنامه‌ریزی در ایران» را بر مبنای همان شماره 50 مجله «ایران‌فردا» عنوان کرد و افزود: اگرچه این دو تفاوت‌هایی با هم دارند اما به‌طور عمده مطالب در این دو اثر مثل هم هستند و همین خوب است چراکه داده‌های اصلی درخصوص تجربه برنامه‌ریزی و برنامه‌نویسی در ایران و مسایل حوزه برنامه‌های توسعه که با آن مواجه بودند، در ویژه‌نامه «ایران‌فردا» مطرح شده که به‌نوعی تاریخ شفاهی است.

زاهدی با بیان اینکه فیروزه صابر همه این‌ها را به کتابی تبدیل کرده که موجب ماندرگارسازی داده‌های آن مجله است، گفت: این کار موجب می‌شود تا اطلاعات برای نسل جوان و محققان علاقه‌مند به مباحث توسعه در ایران، دسترس‌پذیرتر شود. در واقع، این اقدام تهمید خردمندانه و ارزش‌گذاری برای کتابی است که رونمایی می‌شود.

او با تاکید بر اینکه کتاب حاضر با ویژه‌نامه «ایران‌فردا» تفاوت‌های اندکی دارد، افزود:«نخستین تفاوت این است که در این کتاب دو مقاله افزوده شده که با رویکردی تحلیلی انتقادی نگارش شده است. مقاله نخست را محسن رنانی با عنوان «برنامه‌ریزی در ایران گذار از تراژدی به کمدی نوشته که مطلبی انتقادی رادیکال است که منظور از «تراژدی» مربوط به برنامه‌های پیشین و هدف از به‌کار بردن «کمدی» برنامه‌های اخیر است.»

این استاد دانشگاه پیام‌نور اثر دیگر را بلندترین مقاله این کتاب معرفی کرد و گفت:«این مقاله را محمد ستاری‌فر با عنوان «پیش‌شرط‌های گذار از توسعه‌نیافتگی» نوشته که فرآیند توسعه و تجربه آن را بیان می‌کند. مقاله‌ها انتقادی هستند اما اطلاعات مفیدی درباره برنامه‌ها را به مخاطب ارایه می‌دهند.»

زاهدی با بیان اینکه کتاب حاضر تمامی مطالب مجله را نقل کرده است، اظهار کرد:«تفاوت‌هایی هم وجود دارد که به‌عنوان مثال در مجله معرفی‌نامه کوتاهی درباره مطالب نوشته شده است. از طرفی، در مجله گفته شده که این شماره شامل چند مصاحبه، چند سخنرانی و چند بحث است اما این اطلاعات در کتاب موجود نیست.»او اضافه کرد:«در مجله دی 77 جلسه تجربه برنامه‌ریزی در ایران 50ساله برگزار شده از سوی دفتر مطالعات و تحقیقات اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی منعکس شده که توسط دانشجویان گزارش خوبی تنظیم شده است اما شاید فیروزه صابر به‌درستی تشخیص داده که موضوع این گزارش منتشر شده در مجله از حیث مضمون و نوع گزارش چندان مناسب این کتاب نیست.»

آموزش دیدگاه نقادانه

به اعتقاد این استاد دانشگاه، این کتاب آموزش دیدگاه‌های نقادانه به علاقه‌مندانی است که به‌دنبال فرآیند توسعه در ایران هستند. همچنین اطلاعات خوبی را درباره اینکه دیدگاه‌های تاریخی و نظری درخصوص فعالیت‌های برنامه‌ریزی و تجربه در ایران چه بوده است در اختیار افراد قرار می‌دهد.استاد اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی نیز با اظهارامیدواری از برگزاری چنین جلسه‌هایی که موجب کمک به گرفتاری‌های این روزهای ایران می‌شود، گفت: به 50 سال برنامه‌ریزی می‌توان از سه زاویه نگاه کرد که می‌توانند کاملا به یکدیگر مرتبط باشند.

به گفته مومنی، زاویه نخست درباره پدیده‌ای است به‌نام «هدی صابر» و تلاش‌هایی که برای اعتلای ایران انجام داد. زاویه دوم می‌تواند کتاب حاضر باشد و زاویه سوم نیز می‌تواند ماجرای توسعه برنامه‌ریزی شده در ایران و چالش‌ها و چشم‌اندازهای آن طبق ارزیابی مفاد کتاب باشد.

این اقتصاددان توضیح داد: «هدی صابر» را اگر به مثابه یک منظومه نگاه کنیم؛ اگر اندیشه، روش و منش او در هر سطحی در این سه زمینه مورد واکاوی قرار بگیرد شاید این بزرگترین خدمات فرهنگی قابل‌تصور در شرایط کنونی برای ارتقای قله اندیشه و همتی باشد که در اختیار نسل‌های پس از هدی صابر قرار می‌گیرد.

او با اشاره به کتاب‌های «فروپاشی» و « پنجاه سال برنامه‌ریزی در ایران» منتشر شده از «هدی صابر»، افزود: این دو کتاب که در حیطه اندیشه توسعه است هر یک دارای ویژگی‌هایی است که آن‍ها را از دیگر ذخایر دانای موجود در کشور متمایز و ممتاز می‌کند.

تاکید مومنی بر این است که اگر به واکاوی‌های انجام شده درباره برنامه‌ریزی توسعه در ایران نگاهی بیندازید متوجه می‌شوید در همه این تجربه‌ها ارزیابی به غایت مثبت درباره سند انقلاب شده که هر دو کتاب «هدی صابر» در این خصوص منحصر به فرد هستند. با این توضیح که در کتاب او جامع‌ترین انتقادها برای شکل گرفتن برنامه ششم توسعه قبل از انقلاب موجود است.

فراگیری در نگاه هدی صابر

به اعتقاد این استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی، انصاف و فراگیری نگاه مرحوم صابر در انتخاب افراد برای انتشار مطالب آن‌ها، به اندازه کافی برای شما گویاست. در اقتصاد سیاسی و جامعه‌شناسی تاریخی ایران با کمال تاسف دوران‌های مختلف را سیاه و سفید می‌بینند. مرحوم صابر تلاش کرده با نکته‌سنجی انتخاب‌های منحصربه‌فردی را در مورد ذخیره دانای قبل از انقلاب را درخصوص برنامه‌ریزی در یک مجله گردآوری کند.

مومنی اضافه کرد:«او هیچ‌کسی را با برچسب‌های متداول حذف نکرده و نظرهای چهره‌های شاخص آن زمان را جمع کرده است. اگر اسم شخصی هم در این مجله نیست امتناع خود فرد بوده چراکه مرحوم صابر فردی بود که منت افراد را می‌کشید تا سهم خودشان را در زمینه برنامه‌ریزی برای ایران ایفا کنند.»

او معتقد است:«اگر می‌خواهیم از تلاش و منش «هدی صابر» الهام بگیریم باید به خودمان و نسل بعد یادآوری کنیم کسانی که در این مملکت کارهای کلیدی و موثر انجام می‌دهند نباید انتظار پاداش داشته باشند. بزرگی بزرگانش و شناخته شدن آن‌ها از ناحیه بزرگی موانعی است که بر سر راه‌شان قرار گرفته است؛ از امیرکبیر گرفته تا مصدق و مهندس موسوی که برای اعتلای ایران تلاش کردند و عنصر تاب‌آوری آنان در برابر شکننده‌آوری‌ها مثال‌زدنی است.»

این اقتصاددان با بیان اینکه باید بایسته‌های بزرگی را همه رعایت کنیم، افزود:«نباید ناگواری‌ها ما را دلسرد کند و به حاشیه براند در غیراینصورت به بانیان استمرار توسعه‌نیافتگی و آن‌هایی که ژست رادیکال می‌گیرند و از مسوولیت شانه خالی می‌کنند پاس گل داده‌ایم. مشی بزرگان ما در هنگام گرفتاری‌ها این نیست.»

به گفته مومنی، آن‌هایی که سختی‌ها را به جان می‌خرند، ادعایی ندارند و برای بقا و بالندگی کشور تلاش می‌کنند ایران را سرپا نگه می‌دارند که مرحوم صابر یکی از آن‌هاست.

درک پارادوکس های توسعه

او با بیان اینکه یکی از پارادوکس‌های بزرگ درباره توسعه، بحث ایران است، گفت:«این گزاره را افرادی که در این حوزه فعال هستند، می‌گویند. همچنین حکم می‌کنند که ایران باید جایگاهی بسیار بزرگ‌تر از وضعیت فعلی داشته باشد و حتی کارنامه روحیه خراب‌کنی دارد.»

این استاد دانشگاه افزود: «برنامه‌ریزی توسعه در ایران یکی از همین پارادوکس‌هاست؛ ماجرا از این قرار است که همه هزینه‌های کشور در حوزه برنامه را در طول بالغ بر 70سال پشت سرگذاشته‌ایم درحالی که در جامعه‌ای که برای آن برنامه‌ریزی شده و می‌خواهد با آن اداره شود دستاورد حداقلی نداشته‌ایم.»

مومنی با اشاره به اینکه اگر می‌خواهیم گامی برداریم و گره‌ای از مشکلات ایران باز کنیم، نخستین مقاله کتاب را باید بخوانیم، اظهار کرد: در این مقاله تعبیر زیبایی وجود دارد؛ «تک‌دانه‌ها در حسرت نخ» بیان مشکلات فراوانی است که ما در این زمینه داریم در واقع واکاوی برنامه‌ریزی توسعه در ایران است که هدی به آن‌ها اشاره کرده است.

به گفته او، روح اصلی اندیشه مرحوم صابر در مقاله پایانی این کتاب است. از نظر من اگر این دو مقاله را بخوانید مجموع پیام‌های اصلی را دریافت خواهید کرد.تاکید این استاد اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی بر این است که ما به انجام کارهای عمیق در حوزه برنامه‌ریزی توسعه در ایران بسیار نیازمند هستیم. در این میان افرد بسیار زیادی معرفی شده‌اند که آغازگر این موضوع در ایران بوده‌اند که همین ما را در این خصوص بلاتکلیف می‌کند.به گفته مومنی، ویژگی مشترک برنامه‌ریزی توسعه در تاریخ برنامه‌ریزی ایران، نبود و ارایه نشدن درک مشخصی از مساله توسعه است که این کمبود همچنان به قوت خود باقی است. دو دهه از آن 50سال گذشته و هنوز این گرفتاری‌ها حل و فصل نشده است؛ در واقع 70سال در جست‌وجوی چیزی هستیم که در قضیه برنامه‌ریزی توسعه در ایران نمی‌دانیم چیست.

او افزود:«از منظر فلسفه برنامه‌ریزی و به اعتبار این فلسفه‌ها، اسناد برنامه‌ریزی در ایران وجود ندارد. از طرفی، مهم‌ترین فلسفه برنامه‌ریزی توسعه ایجاد هماهنگی است که تا امروز یک مطالعه در اسناد پشتیبان توسعه در اسناد ایران در این حوزه وجود ندارد.»

مومنی اظهار کرد:«هزینه‌هایی که به تاکنون به ذهن طراحان و برنامه‌ریزان ما نیامده و از بین رفته است درحالی که هارواردی‌ها از ساواک نمی‌ترسیدند و راحت فکر می‌کردند و به زبان می‌آوردند. آن‌ها به مدت سه سال در سال‌های 1338 تا 1340 در ایران بودند و اگر الان به کارهای آن‌ها نگاهی کنید فکر می‌کنید امروز صبح منتشر شده‌اند.»

او توضیح داد: «به گفته این متخصصان هارواردی در ایران به‌طور دایم دستگاه‌های هماهنگی ایجاد می‌شود و به‌دنبال هر دستگاه جدید موج‌های جدید ناهماهنگی پدید می‌آید.»

به اعتقاد مومنی، چالش‌های برنامه‌ریزی در ایران در حال حاضر اساسی‌تر از زمانی است که مرحوم صابر این مجموعه را گردآوری کرده است بنابراین لازم است دانشگاه‌ها و نهادهای پژوهشی فراتر از آن چیزی که در دستورکار است این مبحث را جدی بگیرند.

این استاد دانشگاه معتقد است:«برنامه‌ریزی توسعه، دولت توسعه‌‌گرا می‌خواهد. این درحالی است که با خلای معرفتی بسیار جدی درباره مطالعات قابل اعتنا در زمینه مفهوم و ماهیت دولت در این زمینه مواجه هستیم. غم‌انگیز است که درباره مسایل کم‌اهمیت زیاد صحبت می‌شود اما در مورد مسایل مهم و خطرساز به اندازه بایسته کار نمی‌کنیم.»

این اقتصاددان با اشاره به اینکه در سال 97 اقتصاد سیاسی ایران با نقطه عطفی روبرو شده است، گفت:«این نقطه عطف این است که برای اولین بار اندازه رانت‌های ضدتوسعه‌ای خلق شده از ناحیه سیاست‌های اقتصاد دولت از اندازه رانت نفتی بیشتر شده که این یک تحول بنیادی است.»

به گفته مومنی، براوردهای مقدماتی ما این است که در سال 97 اندازه بهره پرداخت شده به سپرده‌گذاران در بازار رسمی پول به کل هزینه‌های حاکمیتی دولت طعنه می‌زند. به تعبیر آدام اسمیت در اقتصادهای رانتی مناسباتی فراهم می‌شود که افراد نکاشته‌های خود را درو می‌کنند. اگر بررسی کنید که ضریب اهمیت و وزن بازار رسمی پول در مقایسه با بازار غیررسمی پول چیست در آنجا نرخ بهره پرداختی بین سه تا هفت برابر آن چیزی است که در بازار رسمی پرداخت می‌شود.

این استاد دانشگاه افزود: «در اینجا متوجه می‌شوید این مناسبات اقتضای چه رویکردی به اقتصاد ملی دارد که البته تعداد این دسته از موارد زیاد است.»

مومنی توضیح داد: «آن چه از میراث اندیشه برنامه‌ریزی توسعه در مقیاس‌ جهانی برای ما باقی مانده می‌تواند نقطه عزیمت برای برون‌رفت از سطح معرفتی از بحرانی باشد که با ان روبرو هستیم. در اینجا می‌گویند وقتی دورهای باطل بازتولید توسعه‌نیافتگی زیاد شد و شما متحیر ماندید که از کجا آغاز کنید یک سرچشمه وجود دارد.»

به گفته او، برآیند همه دورهای باطل بازتولیدکننده توسعه نیافتگی خودش را در دو مولفه منعکس می‌کند. می‌گویند برای بقا و بالندگی از اینجا شروع کنید؛ اول بهره‌وری اندک و دوم بنیه ضعیف تولیدی. تولید به‌مثابه نظام حیات جمعی نه یک فعالیت انتزاعی در گوشه‌ای مسقف.

مومنی با بیان اینکه نیازمند آنیم که خودمان را بر شانه‌های امثال هدی صابر قرار دهیم، افزود:«باید واقعیت‌ها و چالش‌های امروز را بشناسیم و درکی پیدا کنیم تا بستر معرفتی لازم را برای برون‌رفت از گرفتاری‌ها فراهم کنیم. اگر این بستر معرفتی فراهم نباشد ما سر خودمان را به در و دیوار خواهیم کوبید کما اینکه در چند صد سال اخیر این کار را کرده‌ایم و نتوانسته‌ایم از دورهای باطل توسعه‌نیافتگی بیرون بیاییم.»

او افزود: «امیدوارم روح پاک و نورانی هدی صابر به همه ما از طریق مراجعه به آثارش الهام ببخشد. کتاب «فروپاشی» گنجینه کم‌نظیری است که باید قبل از کتاب حاضر خوانده شود که کانون‌های گرفتاری ما را توضیح می‌دهد.»

این نشست با برگزاری جلسه پرسش و پاسخ ، حاضرین خاتمه یافت.

 

 

 

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی فراز

مسیر جاری:   صفحه اصلی اخبار، رویدادها، گزارش‌ها
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد