اسکانهای غیررسمی در ایران در پی مهاجرتهای ناشی از سیاستهای چهاردهه اخیر پدید آمده است. امواج این مهاجرتها در مقاطع دهه 40 پس از اصلاحات ارضی، دهه 50 در پی افزایش قیمت نفت، دهه 60 پس از جنگ ایران و عراق و بالاخره در دهه 70 با افزایش فقر در برخی از کلان شهرها، نمایان شد و سکونتگاههای غیررسمی جدیدی را بوجود آورد.
این پدیده باعث شد که بافت اصلی شهر در عدم تجانس با بافتهای غیررسمی قرار گیرد و به تبع آن پیامدهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی عدیدهای را به جای گذارد.
استان سیستان و بلوچستان بعنوان دومین استان پهناور کشور، با بالاترین نرخ رشد جمعیت (4/3) و نیز دارابودن آخرین رتبه شاخص توسعه انسانی در میان 30 استان کشور با این پدیده مواجه است. شهر زاهدان بعنوان مرکز استان هم اینک حدود 30درصد جمعیت خود را در هشت سکونتگاه غیررسمی جای داده است که عبارتند از: شیرآباد، کریمآباد، مرادقلی، چلیآباد،پشت فرودگاه، پشتگاراژ، کارخانه نمک و بابائیان.
تجربه جهانی و تا حدودی تجارب ملی در مواجهه با این پدیده نشان از آن دارد که در دهه اخیر سیاستهای جدیدی در بهسازی مناطق غیررسمی به کار گرفته شده است. رویکردهای جدید سعی دارد سهم فعالتری برای فقرا در راهبردهای توسعه قائل شوند و زمینه را برای مشارکت آنان با هدف توانمندسازی و به منظور اصلاح کیفیت زیست فراهم کنند. استراتژی جدید بر مبنای سه محور اصلی:
پی ریزی شده است.
تحقق عملی بهسازی این مناطق علاوه بر تدوین برنامه مناسب برای عمران و آبادی بر مبنای اصول علمی شهرسازی، نیازمند ایجاد بستر مناسب برای مشارکتهای مردمی و توانمندسازی آنان در مسیر پذیرش تغییرات جدید و نقش آفرینی طبقات مختلف سکونتگاههای غیررسمی در این بستر است.
با این رویکرد طرح توسعه مهارتهای پایه در سکونتگاههای غیررسمی شهر زاهدان با حمایت بانک جهانی، به سفارش وزارت مسکن و توسط شرکت خانه پژوهش نواندیش بعنوان مشاور اجرا شد.
هدف اصلی طرح، توانمندسازی و ظرفیتسازی جوامع هشتگانه سکونتگاههای غیررسمی شهر زاهدان به منظور ارتقاء ساماندهی، بهبود و توسعه مدیریت شهری و سازگار با اولویتهای محلی مناطق مورد نظر است. به عبارت روشنتر هدف آن است که 900 نفر از ساکنین سکونتگاههای هشتگانه غیررسمی شهر زاهدان(با تأکید بر زنان و جوانان) با کسب مهارت و آموزشهای فنی و حرفهای به قابلیتهائی دست یابند تا بتوانند برای خود در بازار کار محلی و یا شهر زاهدان فرصتهای شغلی و درآمدزا ایجاد کنند.
بر این اساس برنامه طرح در سه مرحله :
طراحی و به مورد اجرا گذاشته شد.
در مرحله نخست اولویت ها در اقدامات زیر خلاصه شد:
دستاوردهای این مرحله توجه مشاور را به نکات کلیدی وتأثیرگذار در طرح افزون نمود و کمک کرد تا ادامه مسیر در مرحله اجرا هموارتر شود از جمله:
در عین حال برخوردار از مزیتهائی همچون: وجود حوزههای بکر در اقتصاد بومی مانند صنایع دستی و هنرهای سنتی، امکانپذیری فعالیتهای مشارکتی مانند صندوق مالی محلی، جوانی جمعیت، تأثیرگذاری مثبت مراجع مذهبی – قومی، تجربه توانمندسازی در برخی محلات و به رسمیت شناختن تشکلهای اجتماعی (NGOها)
مرحله دوم به پیاده سازی و اجرای طرح اختصاص داشت.
با اینکه وظیفه مشاور در طرح، اجرای دورههای فنی و حرفهای و مطابق 60 ساعت آموزش برای هر نفر بود، بر اساس نتایج حاصل از مطالعات ارزیابی سریع، چنین به نظر رسید که قبل از آموزشهای فنی، مهارتآموزان نیاز به آموزش مهارتهای اجتماعی بعنوان آموزش مکمل فنی و حرفهای دارند. افزایش انگیزه حضور و مشارکت در طرح و کاهش جو بی اعتمادی در جامعه محلی مهمترین هدف برگزاری این دورهها بود. در نتیجه 5 موضوع مورد نیاز آنان که عمدتاً از نتایج پژوهشهای محلی حاصل شد در دستور کار قرار گرفت و قرار شد هر مهارتآموز حداقل در 2 کارگاه آموزشی شرکت کند.
در این مرحله620 نفر در 6 دوره شامل آموزش مهارتهای ارتباطی، کارگروهی، مدیریت خانواده، کاریابی و محیط زیست شرکت کردند که جمعاً 6200 نفر ساعت را پوشش داده است.
در مرحله آموزشهای فنی و حرفهای 749نفر شامل 506 زن و 243 مرد در 5 رشته شرکت گزیدهاند. به عبارتی به جای 54000 نفر ساعت تعهد آموزشی مشاور حدود 142000 نفر ساعت آموزش و با احتساب آموزشهای مهارتهای اجتماعی جمعاً 148200 نفر ساعت آموزش اجرا کرده است. نکته قابل توجه آن است که 78 درصد آموزشها در آموزشگاههای خصوصی فنی- حرفهای، 16درصد در نهادهای رسمی (شهرداری، صنایع دستی، انجمن سینمای جوان، کشتارگاه) و تنها 6 درصد در آموزشگاههای دولتی فنی و حرفهای انجام شده است. نکته دیگر آنکه علاوه بر رشتههای رایج فنی و حرفهای، مشاور بر اساس شناخت پتانسیل و تقاضای بازار محلی نسبت به طراحی و اجرای 6 رشته جدید با همکاری نهادهای رسمی و بخش خصوصی اقدام کرد. رشتهها عبارتنداز: باغبانی شهری و درختکاری، آسفالت ریزی و جدول چینی، بازیافت، ذبح و بستهبندی، گیاهان داروئی، البسه محلی
عملکرد آموزشهای اجرا شده از زوایای زیر مورد ارزیابی و در گزارش حاضر تحلیل شده است.
فرایند ارزیابی کیفی و پایش دورهها از ابتدای آموزش نیز آغاز شد به طوریکه در ابتدا و انتهای هر دوره بر اساس طراحی از قبل انجام شده، مهارتآموزان و مربیان هر رشته تصویر اولیه خود را از سطح دانش، مهارت و انتظارهای دوره ترسیم کردند. در انتها نیز همین ابعاد مورد ارزیابی آنان قرار گرفت. مشاور نیز ضمن تحلیل ارزیابیهای اول و پایان دوره به تفکیک مهارتآموز و مربی نسبت به تحلیل مقایسهای دو مرحله اقدام نمود. تحلیلها نشاندهنده آن است که مهارتآموزان در هر رشته به توانائیها و قابلیتهائی دست یافتهاند که امکان حضور آنان را در بازار کار فراهم میکند. بررسی فرصتها در هر رشته در گزارش حاضر به صورت مشروح بیان شده است.
مرحله سوم طرح به مستندسازی پرداخته است که مشاور از ابتدای طرح همواره مقید بوده است تا کلیه فرایندها و نتایج ارزیابیها و پایشها در مراحل مختلف را مستند نماید.
نگاهی کلی به آثار و پیامدهای فرهنگی – اجتماعی طرح نشانگر موارد زیر است:
با توجه به حضور بالغ بر 749 نفر مهارتآموز در این طرح و نیز مشارکت فعالانه جامعه محلی که سبب ایجاد انگیزه، تحرک و نشاط جوانان برای یادگیری و دستیابی به شغل مورد علاقه و بالاخره درآمدزائی شده است، مشاور امیدوار است تا کارفرمای طرح و به ویژه مسئولین محلی برای پایداری و نهادینهسازی طرح در محلات به موارد زیر دقت ویژه کنند:
دریافت متن کامل گزارش نهایی طرح توسعه مهارتهای پایه در سكونتگاههاي غير رسمي زاهدان