مسجد سليمان؛ اميد احيا؟
سهيل خوزى، جواد رحيمپور، هدى صابر، ميكاييل عظيمى
منبع: ماهنامه ایران فردا، شماره ۵۶، مرداد ۱۳۷۸
در شماره پيشين در گزارشى با عنوان "مسجد سليمان، ايران فرداى بدون نفت" صفحاتى چند را به درددل خرد و كلان مسجد سليمان اختصاص داديم. مجموعه سطورى كه از گلايه از آنچه بر آنان گذشته و مىگذرد و هراس از بىآيندگى موج مىزد و بر ذهن و دل شلاق. ساكنان شهر از ياد رفته ضمن شِكوه غمگنانه از "نامردى تاريخ"، انتظار احيا دارند. صفحات پيشروى شما در اين شماره به طرح انديشههاى مسجد سليمانىها براى برون رفت از وضع رقتبار موجود و باز شدن مسيرى به سوى آينده اختصاص يافته است. شهرى كه از نظر تعداد جمعيت پس از اهواز، آبادان و دزفول پرجمعيتترين شهر خوزستان محسوب مىشود:
جاده بنبست شكن
كارمند شاغل شركت نفت: "شهر مسجد سليمان فقط يك جاده داره، همين جادهاى كه شما از اهواز تشريف آوردين. اگه كوه ريزش كنه مسجد سليمان بسته مىشه. ما در نقطه بنبست خوزستان قرار داريم. مسجد سليمان انتهاى خوزستانه، راه در رو نداره. اگه طرح جاده مسجد سليمان - اصفهان اجرا بشه هم خوزستان رو از مسير جديد با اصفهان مرتبط مىكنه و هم مسجد سليمان از بنبست در مىآد. صحبتش هست كه تونل رو هم حفر كردن. با احداث اين جاده بنبست شكن، به طور طبيعى شهر رونق مىگيره. جاده در همه جا رونق مىآره. اين مسير جديد هم براى ما اهميت حياتى داره."
حفار بازنشسته: "جاده مسجد سليمان - اصفهان ما رو از بنبست نجات مىده. رونق هم مىآره."
كارخانه سيمان
مهندس بازنشسته شركت نفت: "از مهمترين سرمايهگذاريهاى غيرنفتى كه مىتوان روى آن حساب كرد احداث كارخانه سيمانه. سنگ كوه "اسمارى" مسجد سليمان هم براى توليد سيمان مساعده. ايجاد كارخانه سيمان براى بخشى از جوونهاى بيكار منطقه كار توليد مىكنه."
جوان بيكار: "مدت زياديه كه تأسيس كارخانه سيمان سرزبونهاس. اما خبرى نيست. بچهها اميد داشتن كه با ايجاد كارخانه به كار مشغول بشن."
كارگاههاى صنعتى كوچك
مهندس شركت نفت: "مردان منطقه به دليل سالهاى متمادى حضور در صنعت نفت از قابليتهاى فنى بسيار بالايى برخوردارن. همين الان بسيارى از بختيارىها در شوشتر، دزفول، نيشكر هفت تپه، شوش و كارخانههاى مختلف استان خوزستان پراكندهان. اگه مسئولين بخصوص مسئولين صنعتى مملكت به فكر باشن، با احداث كارگاههاى كوچك صنعتى اين امكان رو فراهم مىكنن كه ظرفيتهاى فنى منطقه به كار گرفته بشه و از اين طريق بحران بيكارى منطقه تخفيف پيدا كنه."
كارمند شاغل شركت نفت: "اغلب پرسنل حفارى صنعت نفت بچههاى مسجد سليمانن. بچههاى منطقه عمدتاً عملياتى - فنىان. از گذشته هم چنين بوده مثلاً پروژهاى در دست اجرا بود به نام "پروژه "كَرَنج". اين پروژه رو مهندس بهرنگ اداره مىكرد، با دست خالى و در شرايطى كه خارجىها رفته بودن. پروژه كرنج پروژه تزريق گاز بود كه رئيس جمهور افتتاحش كرد. از اونجا كه بخش اعظم نيروهاى فعال در پروژه رو بختيارىها تشكيل مىدادن اسم پروژه رو گذاشته بودن "لُرَنج" چون همه لر بودن. متأسفانه مهندس بهرنگ به استراليا مهاجرت كرد. همه بچههاى فنى مسجد سليمان الان در بهبهان، دزفول، شوشتر و رامهرمز پراكندهان. اگه تو شهر ما چندتا كارگاه صنعتى پا بگيره زمينه بسيار خوبى براى به كارگرفتن نيروهاس. جوونهاى منطقه هم فنىان. به اين ترتيب مشكل بيكارى منطقه هم يه جورى رو به حل مىره."
مراكز آموزشى شركت نفت
مهندس شركت نفت: "چنانچه شركت نفت دغدغه بهبود اوضاع مسجد سليمان رو داشته باشه، به طور جدى اين امكان وجود داره كه نه همه اما بخشى از دانشكده نفت مثل دانشكده پتروشيمى به مسجد سليمان منتقل بشه. وجود پالايشگاه قديمى در بيبيان نيز اين امر رو تسهيل مىكنه. الان دانشكده نفت در كوت عبداللَّه اهوازه، چرا به مسجد سليمان عنايتى نمىشه؟"
كارمند شاغل شركت نفت: "چندسال قبل در زمان وزارت آقاى غرضى طرحى درست بود كه مركز كامپيوتر وزارت نفت در مسجد مستقر بشه. من خودم راهنماى هيئتى بودم كه از تهران براى بررسى مسئله آمده بود. حتى منازل محل اسكان را هم به آنها نشان دادم، منزل شماره ۱ را به عنوان مهمانسرا. پانسيون خيام و ساير امكانات رو به آنها نشان دادم. دل ما خوش شده بود كه با استقرار مركز كامپيوتر در مسجد سليمان، شهر ما اهميتى پيدا مىكنه و رونقى مىگيره، اما يكباره ديديم مركز از اهواز سردرآورد. انتقال بخشى از مراكز خدماتى شركت نفت به منطقه مىتوانست و مىتواند در حد خود براى حل مشكلات منطقه، راهگشا باشه.
متأسفانه وزارت نفت ما همهاش متمركز شده در آسمانخراشهاى تهران و يا در اهواز."
تكنسين بازنشسته: "مدتى است كه آموزشگاه فنى - حرفهاى مسجد سليمان تعطيله. شركت اگه تصميم بگيره مىتونه آموزشگاه رو كه از امكانات آموزشى - فنى بسيار خوبى برخورداره به مركز اصلى يا يكى از مراكز اصلى آموزش نوآوران تبديل كنه. به اين ترتيب از طريق مركزيت پيدا كردن مسجد سليمان در حوزه آموزشى فنى - حرفهاى، شهر هم به مقدار رونقى مىرسه."
مهندس شاغل شركت نفت: "در مسجد سليمان ساختمانهاى بسيارى وجود داره كه بىمتولى و رهاست. ساختمانهايى داريم كه بدون اغراق متجاوز از صداتاق داره. با استفاده از چنين ظرفيتى شركت به راحتى مىتونه آموزشگاه پرستارى مركزى رو به مسجد سليمان منتقل كنه. شما حساب كن اگه چند صد پرستار و بهيار در حال آموزش به منطقه وارد شن، خودش رونق مىآره."
آب
مهندس بازنشسته شركت نفت: "حل معضل آب مسجد سليمان امكان پذيره. الآن مشكل پمپاژ آب به دليل قرار گرفتن بخشى از منازل در مناطق مرتفعه. اطراف مسجد سليمان محلى است به نام "لالى" كه دشت بسيار بزرگيه. يا در "هفت شهيدان" زمين تخته. خانهسازى در اين نواحى مسئله آبرسانى را از اين وضعيت بحرانى خارج مىكنه."
حفار بازنشسته: "از نظر فنى حل مشكل آب منطقه امكانپذيره. هم با استفاده از موتور پمپهاى جديد و قوى كه توان پمپاژ بالايى دارن و هم از طريق اسكان بخشى از جمعيت در مناطق تخت و مسطح.
چون عزم حل مسائل منطقه وجود نداره طبيعتاً مسئولين به دنبال راه حل هم نيستن. كليد قفل مشكلات كه گم نشده."
امكانات فرهنگى
جوان مسافركش: "بچههاى مسجد سليمان انتظار بالايى ندارن. خواستههاشون مثل بچههاى تهران نيست. داشتن يك سينما و يك پارك خواسته بزرگيه؟ اگه قصد داشته باشن مىتونن با ايجاد امكانات كوچك فرهنگى مسائل بحرانى جوونهاى منطقه رو درمون كنن."
نوجوان دانشآموز: "بچهها هيچ دلخوشى ندارن. اگه يك پارك، يك سينما، يك خانه شطرنج درست كنن، حتماً از فساد هم كممىشه. علافى فساد مىآره."
دانشجوى دانشگاه آزاد: "ايجاد باشگاه تفريحات سالم، سينما، پارك و اتاق فيلم با امكاناتى ساده و كمهزينه، شدنى است. جوونهايى كه از اين حداقل هم محرومن چه كنن؟ جز فساد چه امكانى مقابلشون قرار داره؟"
كارمند شاغل شركت نفت: "شهر از نظر فرهنگى هم بىمتوليه. با احداث خانه فرهنگ، كتابخونه، باشگاه پينگپنگ، يك استخر بزرگ عمومى، سالن سينما، اتاق شطرنج و امكاناتى از اين قبيل مىشه. بچهها رو حفظ كرد.
فضاى سياسى - فرهنگى
دبير دبيرستان: "به رغم همه فشارها و كمبودهاى اقتصادى - اجتماعى، فشارهاى سياسى - فرهنگى روى دانشآموزان زياده. البته انجمن اسلامى نداريم اما معلمهاى پرورشى و دينى فشار مىآرن، مشكل ايجاد مىكنن. بچهها خوبن، تابع معلمانى هستن كه بازن، حزف مىزنن. بعد از ۲ خرداد مقدار كمى وضع تغيير كرده ولى اينجا مثل اهواز و شهرهاى ديگه نيست كه بشه سخنران آورد. رئيس آموزش و پرورش جزو بچههاى دوم خرداديه، يه كم فضا فرق كرده ... تغيير فضاى فرهنگى - سياسى خودش در وضعيت نابسامان بچهها تأثير مثبت مىذاره."
معلم راهنمايى: "در سالهاى قبل از انقلاب مظاهر فساد نمايان بود. جوونها موهاشون رو به طور خاصى آرايش مىكردن، لباس ناجور مىپوشيدن، برخى چاقويى در دست داشتن و پز قلدرى مىگرفتن. خلاصه به شكل منفى مىخواستن خودشون رو مطرح كنن. اما فضاى سياسى سالهاى ۵۷ تا ۶۰ تأثير بسزايى در تغيير اوضاع داشت. حساسيتهاى سياسى - فكرى همهچيز رو تحتالشعاع قرار داده بود و همه نيروى جوونها صرف فعاليتهاى سياسى مىشد. رشد فكرى هم بود. كتب مختلفى به دستشون مىرسيد، ميزان مطالعه زياد بود. به قول معروف هر كسى تابع مرام و مسلكى بود و سعى مىكرد خودش رو متناسب با شئونات اون منطق و مكتب وفق بده ...
الان هم با استفاده از امكانات فرهنگى - سياسى مىشه الگوهاى رفتارى بچهها رو تغيير داد و فضاى فكرشون رو ارتقاء بخشيد."
از ايدههاى احداث جاده بنبست شكن، كارخانه سيمان، كارگاههاى صنعتى كوچك، مراكز آموزشى شركت نفت، حل مشكل آب، ايجاد امكانات فرهنگى و فضاسازى سياسى - فرهنگى به عنوان هيئت عمومى مسجد سليمانىها كه گذر كنيم، مردان فنى منطقه اعم از شاغل و بازنشسته نيز ضمن نقد "توسعه وابسته به نفت" كه آزمايش تاريخى خود را پس داده است. احياى چاههاى غيرفعال را چه از طريق تزريق گاز و چه از طريق حفر چاه انحرافى، شدنى مىدانند.
شركت ملى نفت ايران نيز در چهارچوب سمينار بينالمللى سال ۱۹۹۸ خويش در تهران دار بولتنى كه به قصد جلب همكارى شركتهاى خارجى منتشر ساخت ذيل "توسعه منطقه نفتى مسجد سليمان )ميس("، "مطالعه جامع منطقه مسجد سليمان"، "توسعه افزونتر منطقه با تكنيك EDR/IDR براساس مطالعه مخزن" و "توسعه امكانات موجود توليد" را توصيه كرده است، ضمن آنكه "تزريق آب به همراه مواد افزودنى را براى بهبود بازيافت از مخازن منطقه" ممكن فرض نموده. بدينترتيب بازيافت نفت از مخازن منطقه نيز منتفى نيست. گرچه منطقه "مكيده" شده از نفت انگاره خوشى ندارد. به هر روى ذهن اهالى منطقه متروك از ايده احيا تهى نيست، گرچه دستشان تهى است. ساكنان چهارمين شهر پرجمعيت استان "زرخيز" هم به بومشان عشق دارند و هم به آيندهشان اميد. عشقشان محرز اما آيندهشان پربيم و ترديد. عشقشان به انتخاب خودشان است اما آيندهشان به انتخاب "متوليان". اگر باشند. بس غمناك و ناجوانمردانه است كه آينده ساكنان منطقه مكيده شده به رمل و اصطرلاب "فالبين" تاريخ وانهاده شود.