سخنرانی پیش رو در سال ۱۳۸۴ به مناسبت سالگرد شانزده آذر در دفتر سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی برگزار شده و طی آن شهید هدی صابر به بیان دیدگاههای نقادانه خود در خصوص عملکرد جنبش دانشجویی در آن دوره پرداخته است. برخورد نقادانه با جریانهای دانشجویی یکی از ویژگیهای بارز شهید صابر است که در این سخنرانی نیز به روشنی هویداست. گرچه حدود هفت سال از زمان ایراد این سخنان گذشته و دانشگاه تحولات زیادی را به خود دیده است، اما بازخوانی نقدهای شهید صابر بر جنبش دانشجویی برای امروز دانشگاه و دانشجویان نیز خالی از فایده نیست. گزارشی از این سخنرانی در پی میآید.
صابر: برخورد جریان دانشجویی با مذهب غیرمسوولانه بود
منبع: خبرگزاری ایسنا ـ جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴
میزگرد «جنبش دانشجویی نقد گذشته، چشمانداز آینده» با حضور «سعید حبیبی» دبیر تشكیلات دفتر تحكیم وحدت (طیف علامه)، «مهدی امینیزاده» عضو سابق دفتر تحكیم وحدت، «هدی صابر» فعال سیاسی و گفتوگوی تلفنی با «فاطمه حقیقتجو» یكی از موسسین سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی در دفتر این سازمان برگزار شد.
***
در این میزگرد، هدی صابر با بیان اینكه «جدیترین مرحلهی نقد دفتر تحكیم و جریان دانشجویی آبان ۷۸، بیستمین سالگرد تاسیس دفتر تحكیم بود»، گفت: توجه به تجربهی گذشتگان اهمیت زیادی دارد، هر جا كه پیشرفتی صورت گرفته در نتیجهی توجه به گنجینهی رایگان تجربهی گذشتگان بوده است.
این فعال سیاسی اظهار داشت: دانشگاه از وقتی كه سیاسی و اجتماعی شد و عنصر فكری غیر علمی به عنصر علمیاش اضافه شد (از بعد از كودتای ۳۲ تا سال ۵۷) از مغز و فكر حداكثر استفاده را میكرد. نوار، كتاب، جزوهی علنی و پنهانی تغذیهی دانشجویان بود. اما امروز دانشجویان فكر میكنند اگر فقط در مدار تفسیر باشند جهان تغییر میكند، آن دوران دانشجویان در مدار تغییر بودند.
وی با بیان اینكه دههی چهل و پنجاه نقطهی تكاملی جنبش دانشجویی بود، گفت: چهرههایی كه آن روز از دانشگاه بیرون آمد تنها فعالین عرصهی سیاسی نبودند، در تمام زمینههای هنری، اجتماعی و غیره چهرههایی كه هنوز هم حرفهایی برای گفتن دارند بیرون آمدند.
وی تاكید كرد: دانشگاه امروز وجدان بیدار جامعه نیست و ویژگی جنبش ندارد. به لحاظ نظری هر وقت ما با دورانی نو مواجه میشویم شاهد خرده جنبشهایی هستیم. در نو دورانی ۷۶ به بعد خرده جنبشهایی به وجود آمد، جنبش دانشجویی هم همان موقع ایجاد شد. آن زمان از لحاظ نظری تعریفش با جنبش سازگار بود. معمولا در این شرایط ظرفیتهایی كه آزاد میشوند یا دولت مستقر آنها را قاعدهمند میكند یا احزاب حاكمیتی یا جریان اپوزسیون. اما در شرایط آن زمان ایران هیچكدام از اینها به فكر ظرفیتهای آزاد شدهی خرده جنبشها به ویژه جنبش دانشجویی نبودند. هر كدام سعی داشتند یا آنها را مهار كنند یا به عنوان سپاه اجتماعی از آنها استفاده كنند. دانشگاه در این عرصه ابتدای كار نگاهش به بیرون بود، فكر میكرد خاتمی باید بتواند نهادی بیرون از دانشگاه ایجاد كند اما این كار از دولت برنمیآمد.
صابر گفت: بعد از این دانشگاه به احزاب بیرون حاكمیتی نگاه انداخت، بنگاه به بنگاه به دنبال منزل بود، امروز دانشگاه در عرصهی عمومی است. در دههی گذشته به ویژه چهار سال گذشته با چند مقولهی جدی اساسی برخورد شوخی و تاكتیكی كرد، یكی از این مقولهها جمعبندی بود، هر وقت با آنان گفتوگو داشتیم میگفتند در حال جمعبندی هستیم. فلسفهی جمعبندی این است كه وضع موجود مطلوب نیست، میخواهیم به وضع مطلوب برویم، اما جمعبندی هیچگاه جدی گرفته نشد.
وی آنچه را شوخی بعدی جریان دانشجویی میخواند، «نقد» دانست و افزود: دورهی سخنرانی و فضای ژورنالیستی با نقد شوخی شد. هر كس هر چه در ذهنش بود به دانشگاه گفت اما دانشگاه نه آنها را الك كرد و نه چیزی انباشت. این فعال سیاسی گفت: قرار نبود جنبش دانشجویی برای كلیت استراتژی بریزد.صابر با انتقاد از آنچه كه برخورد غیر مسوولانهی جریان دانشجویی با مذهب میخواند، گفت: مذهب گرمابخش درون است اما جریان دانشجویی از آن در مواقع خاصی و هر گونه كه به نفع خود بود استفاده كرد.
وی ادامه داد: جریان دانشجویی كاركرد حزبی پیدا كرد، سه – چهار سال است كه بحث دوری از قدرت مطرح میشود اما جریان دانشجویی تصور كرد كه حزب است.
صابر با بیان اینكه «توهم دیگر جریان دانشجویی، توهم روانی است»، گفت: در مقطعی توهم پیشتاز بودن به آن دست داد. فردی گفت دفتر تحكیم و جنبش دانشجویی در نوك پیكان مبارزه است، ولی در واقع این گونه نبود.این فعال سیاسی ادامه داد: دانشگاه در طول دورههای خود چندین امواج كسب اعتبار داشته است. در سال ۷۶ دانشگاه به اعتبار نسبی سیاسی – اجتماعی دست پیدا كرد اما امروز به نقطهی لرزان خود رسیده است. امروز علاوه بر تشویشی كه در آن وجود دارد نه قدرتهای بیرون اعتبار گذشته را برایش قائلند و نه خودش و نه جامعه. ۱۰ سال خیابان به خیابان گشتن باعث شد اتاقش را از دست بدهد و امروز جایی برای نشستن ندارد. دوستانی كه در جایگاه دیدهبان ایستادهاند خودشان نیاز به دیدهبان دارند ابتدا باید دیدهبان خودشان باشند. اگر بتواند خوب خود را نقد كند و مسائل اضافی را از خود دور كند و آن زمان كار انجام دهند لازم نیست خودشان بگویند ما دیدهبانیم، جامعه قضاوت میكند و همه میپذیرند، باید پله پله پیش رفت.