در نگاه دیگران» شاخه:بینش، روش و منش
پرینت
بازدید: 4703

 

رضا زمانی

منبع: یادنامه دهمین سالگرد پرواز عزت‌الله و هاله سحابی و هدی صابر 

خرداد 1400

گر بدین‌سان زیست باید پست
من چه بی‌شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچه بن‌بست

گر بدین‌سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک


خرداد پر از حادثه سال 1390 همواره شرمگین سرزمین زجرکشیده ایران‌مان است، چراکه حدفاصل دهم تا بیست و یکم خردادماه و تنها ظرف یازده روز، سه نازنین انسان را با تنبلی، خشم و حسد در حق مرحوم مهندس سحابی، شهید هاله سحابی و معلم شهید هدی صابر از ما ستاند و جای خالی آنان را تا ابد پرناشدنی باقی گذارد.
وجه اشتراک این سه تن در روش و منش فکری آنان را در نگاه من تبدیل به یک روح در سه کالبد متفاوت نموده بود و شاید دلیل اصلی در ابدی بودن داغ فقدان آنان همین موضوع بوده است. سخت‌کوشی برای نیل به آرمان، متانت، نگاه داشتن جانب انصاف در برابر مخالفان، نگاه ساختارمند و در یک کلام منش و روش اخلاقی مشخصه مشترک آنان بوده است.
سجایای اخلاقی و منش مهندس سحابی از حوصله این نوشته و توان نویسنده خارج است امّا مهم‌ترین آموخته من از ایشان ثبات قدم و امید است. مهندس پس از روزهای سرد و تاریک مردادماه سال 1332 دریافت تنها راه جان به در بردن از مهلکه، حفظ امید و صرف فعل عمل کردن است و به ما که در دهه هشتاد دوره جوانی خود را طی می‌کردیم، آموخت که برای تغییر نمی‌بایست خوش‌بین بود، بلکه می‌بایست نیروی تغییر شرایط کنونی به یک وضعیت بهتر را با «امید» عملی نمود. مهندس سحابی تبلور «امید بذر هویت ماست» و تا آخرین لحظه زندگی حفظ ایران برایش اوجب واجبات بود و چه هنرمندانه به ما یاد داد که ایران امید ماست.


هاله سحابی شاید در میان این جمع کم‌تر معرفی گردیده است و ازاین‌رو بیشتر قدرناشناسش بوده‌ایم. دختری قوی، خواهری فداکار، مادری مهربان، کنشگر حقوق زنان، فارغ‌التحصیل فیزیک، قرآن پژوه، شاعر، نقاش، مدرس زبان فرانسه و .... اگر توصیفی برای شخصی ناشناس می‌بود، عمیقاً ما را تحت تأثیر قرار می‌داد و حال این شرحی مختصر از عزت هاله خانم سحابی است. هاله خانم، این دنیا را ببخش که قدر ندانست و همواره با زندان و زندانی درگیرتان کرد. هاله خانم، می‌دانیم که دکتر و مهندس سحابی بخشایش را به شما آموختند اما ما نیز شرمساریم که این‌چنین ظالم بودیم و اجازه ندادیم این کشور از هنر و مهر و دانش شما بهره ببرد. ببخشید هاله خانم ...


هدی صابر یک پدیده منحصربه‌فرد در تاریخ معاصر ماست. برای اثبات این موضوع فقط یک نمونه کتاب خارق‌العاده «فروپاشی» شهید صابر است. یک جوان در سال‌های آغازین دهه سوم زندگی، در زمانه‌ای که تندروی ارزش بود، آن‌چنان با دقت و عمیق به تحلیل وقایع و رویدادها می‌پردازد که پس از قریب به چهل سال تأخیر در انتشار تحقیقاتش، ارزش نگاه ساختارمند او به وقایع را درک می‌کنیم. ابعاد وجودی و فعالیت‌های عملی، پژوهشی، فرهنگی و رفتاری آقا هدی آن‌چنان گسترده است که پرداختن به هر جنبۀ آن، کم‌لطفی در حق بقیه جوانب است. اما الحق و الانصاف کارآفرینی در استان سیستان‌وبلوچستان به‌عنوان یک مدل توسعه در مناطق محروم، نشست‌های «هشت فراز، هزار نیاز» به‌عنوان یکی از منابع ماندگار تحلیل وقایع تاریخی به‌صورت روش‌مند است. در کنار تمامی این مسائل، شهید هدی صابر تجسم واقعی ایستادگی بر آرمان و پا پس نکشیدن از میدان عمل بود و به همۀ ما نشان داد که چگونه می‌توان یک جو سخن گفت و صدها خروار عمل کرد.


کوتاه سخن آن‌که در این روزهای محنت‌زده، خرداد چه بی‌رحمانه سه انسان بزرگ را به‌یک‌باره از این مردم گرفت و برایمان منش و اندیشه‌ای را بازگذارد که مهندس سحابی فقید با آن همه تلاش و مجاهدت برای اعتلای وطن با این جمله این دنیا را ترک نمود: «زندگی مردم سخت شده است. خدا می‌داند که من چقدر برای ایران نگرانم! من دارم می‌میرم و کاری برای ایران نکردم.» و طنز روزگار این است که عزت سحابی دست در دست دختر عزیزش هاله و شاگرد نستوه‌اش هدی، ما را ترک نمود، این‌چنین سخن می‌گوید و مدعیانِ نام و طالبانِ نان آن‌گونه بر این سرزمین منت می‌گذارند و ...

چه جای تعجب؟!
که از خشکیده گلدانی
گل زندگی برشکوفد
کافی است؛
دانه‌ای
قطره‌ای
روزَنی
نسیمی
اراده‌ای

مسیر جاری:   صفحه اصلی در نگاه دیگرانبینش، روش و منش
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد